پرش به محتوا

بحث:حجامت

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ویرایش·تاریخچه·مشاهده·تازه‌سازی  فهرست موارد انجام‌دادنی برای حجامت:
اهمیت
  • لطفاً در اصلاح و حذف متغیرهای تکراری الگو(ها)ی زیر کمک کنید روش ویرایش در اینجا توضیح داده‌شده‌است، موارد موجود در مقاله:
  • خطا در الگو {{ یادکرد وب }} : متغیر « نام خانوادگی » (در زیربخش « حجامت در ایران ») تکراری‌ست!
  • خطا در الگو {{ یادکرد وب }} : متغیر « نام » (در زیربخش « حجامت در ایران ») تکراری‌ست!
  • خطا در الگو {{ یادکرد وب }} : متغیر « نام خانوادگی » (در زیربخش « حجامت در ایران ») تکراری‌ست!
  • خطا در الگو {{ یادکرد وب }} : متغیر « نام » (در زیربخش « حجامت در ایران ») تکراری‌ست! -- ‏۲۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۷ (UTC)

نیاز جدی به بهبود منابع

[ویرایش]

در این مقاله ادعاهای زیاد بدون پایه‌ای مطرح شده است، با توجه به اینکه مدت زیادی از وجود برچسب منبع می‌گذرد و با توجه به اضافه نشدن منابع در صورت عدم حمایت مطالب با منابع معتبر، ادعاها و مطالب مطرح شده در مقاله به زودی حذف خواهند شد.هخامنشگفتمان۱۲ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)پاسخ

به نام خدا

با سلام و شب به خیر ، پایان نامه من در خصوص حجامت بوده است و برخی از ویرایشهای مقاله را به استناد آن انجام دادم . موفق باشیدPaiamshadi۱۳ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۳۳ (UTC)پاسخ

با تشکر، یک نکته برای اطلاع که برای پیشگیری از تغییرات اشتباه بعدی لازم است ذکر کنم و بد نیست متخصصان حجامت هم بدانند: کاپینگ یا کوزه گذاشتن چندین نوع است که نوع تر یا خیس آن اینجا مورد بحث است. حجامت همان کاپینگ تر است، استفاده از ترکیب حجامت خشک و یا حجامت تر اشتباه است. (شاید جنبه بازاریابی داشته باشد؟؟) برای تصحیح و اضافه کردن منابع زحمت زیادی کشیده شده، دوستان در ویرایشهای آتی کماکان به شیوه‌نامه ویکی‌پدیا پایبند و مطالب بدون منبع استفاده نکنند.هخامنشگفتمان۱۹ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)پاسخ

جالب اينکه صبر کرديم تا دنيای پزشکی غرب به حجامت روی آورد

[ویرایش]

و سپس ما چنين بنويسيم:

امروز حجامت هیچ پایه و اساس علمی ندارد و کسانی که آن را ترویج می‌کنند، قصد سوءاستفاده دارند و باید از فعالیتشان جلوگیری شود... مردم اگر اقدام به حجامت می‌کنند، باید عواقب احتمالی آن از جمله ابتلا به هپاتیت، ایدز و دیگر بیماری‌های عفونی را نیز بپذیرند.

آفرين و زنده باد!!!

محسن / مرکز تحقيقات پزشکی دانشگاه بن

بخشی که آوردید سخنان استاد بزرگ پزشکی ایران دکتر ایرج فاضل است. گرامی!انجام یک روش درمانی و یا رضایت برخی افراد از آن پایه و اساس علمی نمی شود. ما بر اساس منابع معتبر علمی مقاله می نویسیم. ضمنا مقالات ویکیپدیا برای ویرایش باز هستند. شما که در مرکز تحقیقات پزشکی هستید با ارائه منابع معتبر از مقالات پزشکی و نه ادعاهای شبه علمی (pseudoscience) می توانید مقاله را تکمیل کنید.هخامنشگفتمان۲۰ نوامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۱۰ (UTC)پاسخ
# ایرادهای پیش و پا افتاده ای چون احتمال انتقال بیماری‌های عفونی که حتی یک دانش‌آموز هم می‌داند که ربطی به اصل حجامت ندارد علمی است!!!؟
# اظهار نظر در مورد چیزی که تخصصی در آن ندارند(طب سنتی و طب اسلامی و مخصوصا بحث گسترده حجامت) علمی است!!!؟
# اظهار نظر بدون تحقیقات کافی علمی است!!!؟
# متاسفانه اینگونه اظهارات کاملا جانبدارانه و بدون پایه و اساس حتی از دیدگاه علوم تجربی که از نظر ما ناقص است هم مورد تایید نیست و به نوعی اظهار نظر کاملا شخصی و غیر تخصصی پزشکان داخلی است ولی آنچه مهم است پزشکان متخصص غربی حداقل برخلاف پزشکان متعصب داخلی اگر با زبان علمی خودشان (هر چند ناقص) با آنها صحبت شود معمولا می‌پذیرند که نمونه‌های فراوانی می‌توان مثال زد. پایه گذاری رشته طب سنتی اسلامی در دانشگاه طب سنتی ارمنستان (برای شروع فعالیت در خارج از کشور) خود موید این مطلب است.
نتیجه اینکه جلوی علم نمی‌شود با تعصب ایستاد و رشد روز افزون طب سنتی ایرانی که طب تجربی گوشه ای از آن است و نیز طب اسلامی که طب سنتی ایرانی جزئی از آن است این موضوع را بیش از پیش روشن می‌سازد. البته ناگفته نماند که به علت سادگی ظاهری ولی پیچیدگی و سختی و ظرافت طب سنتی و بالاتر از آن طب اسلامی باعث شده است که از طرفی مدعیان کم‌مایه‌ای سعی در بدنام کردن آن داشته باشند (دانسته و یا از روی جهل) و از طرفی آنهایی که به متخصصین واقعی این تخصص سنگین و سخت و پیچیده روی آورده‌اند با مشاهده نتایج اعجاب آور آن خود مبلغ تمام عیار طب سنتی شده‌اند.محسن (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)پاسخ

دوست عزیز حجامت هیچ پایه و اساس علمی ندارد. و صرفا زاده تفکرات گذشتگان ما است. خون همواره توسط کلیه ها تصفیه شده.و در تمام بدن در گردش است. خون کثیفی در بدن وجود ندارد. که آن را با حجامت خارج کنند. البته هر چند امثال بنده هر چقدر هم از پزشکی مدرن برای شما صحبت کنیم. گوشتان بدهکار نیست. بهتر است بروید همان شاش شتر و شیر الاغتان را بخورید. به این امید تا از امراض مختلف رهایی یابید. Alireza.m249 (بحث) ‏۱ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC)پاسخ

مواد سمی!

[ویرایش]

لطفا جمله ای که در مورد مواد سمی خون هست را پاک نمایید . کاملا خنده دار هست . خیلی راحت میشوذ ترکیبات قابل دفع خون را شرح داد و درصد هر یک را گفت چرا به روش 1000 سال پیش مقاله مینویسید .

اینکه در صفحه بحث من گفتید باید از لغات خود پزشکی سنتی استفاده کرد مثل این است که بخواهید صاف بودن زمین را مانند 1000 سال پیش ثابت کنید و از همان استدلال ها استفاده کنید. اگر مقاله مینویسید مانند طب چینی با جزئیات و درصد مواد شیمیایی و تغییرات هورمنی بنویسید .اگر به همین روند ادامه دهیم میترسم به تعاریف غذای سرد و گرم و سودایی هم برسیمرضا ۱۶۱۵ / ب۶ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)پاسخ
گذشته از اینکه اخلاط چهارگانه یا به قول شما سرد و گرم از نظر طب سنتی ایرانی و طب اسلامی اساس طب است و طب چیزی جز بحث در مورد آنها نیست. اگر مطلبی از نظر شما خندار هم باشد می توانید در سایت یا وبلاگ خود از آن استفاده نکنید. اینجا دانشنامه است و مخصوصا در مواردی مانند حجامت باید به معرفی روش طبی آن و همچنین دفاع و ردهایی که بر آن شده است را مطرح نمود. شما تنها می ‌توانید نظر مخالف طب اخلاطی را مطرح بفرمایید آن هم به صورت یک ادعا نه مطلب مسلم.
  1. شما ظاهرا دانشنامه را با سایت شخصی خود اشتباه گرفته اید. در مورد هر موضوعی باید به روش آن موضوع بحث کرد.این کار شما مثل این می ‌ماند که مقاله علوم دینی را با محک تجربه و آزمایش بخواهید بررسی کنید.
  2. دوست عزیز موضوعی که از آن بحث می‌کنید هم می توان از دید پزشکی سنتی ایرانی که جزئی از فلسفه(طبیعیات فلسفه) و بر پایه اخلاط چهارگانه است و اساسا علم تجربی نیست بررسی کرد هم می‌توان از دید طب تجربی و آزمایش و روش آزمون و خطای پزشکی تجربی . اینجا دو مکتب است که هر کدام ادعایی در این زمینه دارند. ویکی پدیا سایت شخصی شما نیست که یک دیدگاه را نادیده بگیرید و فقط از یک جهت مطلب را بررسی کنید. تمام استدلال‌هایی که در مورد یک مقاله مطرح هستند را باید در مقاله آورد. چه قبول داشته باشید چه نداشته باشید. مخصوصا روش‌های درمانی مثل حجامت که بیشتر طب سنتی و روش استدلال آن مدعی درمان با آن است.( رجوع کنید به بیان غلط (از دیدگاه ما) که در مورد منسوخ شدن روش درمانی اخلاط چهارگانه در اول مقاله آمده است.)این کار شما مثل این می ‌ماند که مقاله علوم دینی را با محک تجربه و آزمایش بخواهید بررسی کنید.
  3. کسی که این ادعا را مطرح می‌کند یکی از متخصصین کم‌نظیر پزشکی است. همان کسی است که یک تنه در مقابل حذف متعصبانه حجامت در ایران ایستاد. شما در مقاله حجامت می‌آیید و در کلام ایشان دست می‌برید.قطعا ایشان بهتر از شما می‌داند سموم خون چیست و چگونه باید از آن سخن گفت. محسن (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)پاسخ

پاسخ:

1- ملاک معتبر بودن افراد این نیست که انجمنی تاسیس کرده باشند و رییس انجمن خودساخته باشند. مهم است که این فرد چه تحصیلات دانشگاهی دارد و آیا نظراتش به عنوان مقاله علمی در نشریات پزشکی چاپ شده است یا نه.

2- "میزان کلسترول خون حجامت) حدود ۵/۲ برابر خون وریدی می‌باشد و نیز میزان سموم موجود در خون در خون حجامت حدود ۲۳ برابر سموم موجود در خون وریدی می‌باشد." این یک ادعای بسیار بزرگ است و باید اولا توسط مراجع علمی تایید شود و ثانیا معلوم شود منظور از سموم خون دقیقا چیست و با چه روشی اندازه گیری شده اند.

م‍انفی۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)پاسخ

دوستان به خصوص مانفی عزیز اینجا هم نقل قول از بنیانگذار موسسه تحقیقات حجامت با عنوان ادعا مطرح شده است نه به عنوان یک مطلب مسلم. در ضمن این ادعا آزمایش شده ولی مگر قرار است که نتایج تمام تحقیقات که بر اساس علوم تجربی انجام می شود در دانشنامه بیاید؟؟؟ اگر اینچنین است پس اول یک دوری در ویکی پدیا بزنم که اگر جایی نتایج کاملی تحقیقات در منابع نیامده بود حذفش کنم. بعد با موسسه مکاتبه کنیم که نتایج تحقیق مذکور را در سایت یا ... قرار دهند.محسن (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۰۷ (UTC)پاسخ
ملاک معتبر بودن موسسه یا نهاد علمی چیست؟ موسسه تحقیقات حجامت تنها نهاد رسمی معتبر در ایران در زمینه حجامت است که هر پزشکی نیاز به مجوز برای حجامت داشته باشد باید از این موسسه مجوز بگیرد. شما با ادعا نمی توانید این موسسه به این اعتبار و رسمیت را زیر سوال ببرید. محسن (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۱۰ (UTC)پاسخ
چیزی که اینجا مطرح است این است که آیا اساسا حجامت ارزش پزشکی (فایده ای برای سلامت) دارد یا خیر. تقریبا همه پزشکان هم عقیده اند که این عمل غیر از ضرر حاصلی ندارد. حتی اگر او یک متخصص پزشکی تراز اول می بود و ادعا می کرد که فلان روش برای سلامتی مفید است باز هم تا پزشکان دیگر ادعایش را با آزمایش تایید نمی کردند دیدگاهش ادعای بزرگ اثبات نشده ای بود که جایش در ویکی پدیا نبود. م‍انفی۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)پاسخ
پزشکانی که با شما هم عقیده نباشند می شوند هیچ؟ تعداد زیاد پزشکانی که عضو موسسه تحقیقات حجامت ایران هستند از نظر شما هیچ هستند؟ البته جای تعجب نیست. وقتی جز روشی که خوشتان می آید( روش تجربی) باقی روش ها را به هیچ می انگارید باید هم تعداد زیادی از پزشکان عضو موسسه تحقیات حجامت ایران را به هیچ بگیرید. با این تعصبی که بر بسیاری از پزشکانی که اختیار نهادهای پزشکی را تا قبل از این داشتند اگر هیج کسی طرفدار طب اسلامی و سنتی نبود مطمئن باشید نمی گذاشتند دانشکده طب سنتی آن هم در دانشگاه علوم پزشکی تهران تاسیس شود.البته تاسیس دانشکده طب اسلامی در دانشگاه طب سنتی ارمنستان بیانگر بسیاری از مطالب است. کدام تعصب از این بالاتر که نیازموده و بدون تحقیقات کافی یک روش را رد کنید؟؟؟
عرض کرده ام باز هم می گویم
  1. علم فقط علوم تجربی نیست مخصوصا در جایی که روش طبی روشی باشد که زیر مجموعه علوم تجربی نیست. مانند اینکه علوم دینی را با دلایل تجربی بسنجید.
  2. بر فرض محال هم که تحقیقات تجربی در این باره نشده بود باز هم به عنوان یک ادعا از سوی کسی که تنها نهاد رسمی برای صدور مجور حجامت برای اطبای ایران است باید مطرح شود. محسن (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۰۵ (UTC)پاسخ

کسی را با بخش مذهبی مقاله کاری نیست و مشکل فقط بر سر بخش تجربی است. زمانی که ادعای یک آزمایش علمی و تجربی مطرح می شود فقط این ادعا در صورتی قابل پذیرش است که در یک نشریه علمی نتایج آن منتشر شده باشد. در مورد دانشکده طب سنتی (که البته کار آن فقط حجامت و بادکش نیست و بخش عمده کار آن داروهای گیاهی است) به نظر من کار خیلی خوبی است چون طب سنتی را به صورت علمی دنبال می کنند و طبیعتا نتایجی که منتشر می کنند همه جا قابل قبول خواهد بود. چه در ویکی پدیا و چه در هر جای دیگری. م‍انفی۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)پاسخ

دوست عزیز خیلی امیدوار نباشید. اگر قرار بود داروهای گیاهی با متد طب تجربی به نتیجه می رسید که همان دانشگاههای سابق بودند. هدف از تاسیس این دانشکده تحقیق در طب بر اساس متد طب سنتی (با بیس و اساس فلسفی) و طب اسلامی است که البته برای فهم عامه مردم می توان به شکل آزمایشهای تجربی هم مطالب ارائه شود ولی این مقوله به عنوان یک هدف فرعی برای دانشکده است چرا که اگر قرار بود اساس روش تجربی باشد همان دانشگاههای قبلی کافی بود. در ضمن من حرفی از دانشکده طب سنتی نزده بودم. لطف کنید مطالب را کامل بخوانید. آنچه من اشاره کرده بودم تاسیس دانشکده طب اسلامی در دانشگاه طب سنتی ارمنستان آن هم توسط موسسه تحقیقات حجامت ایران است. که عاقل را اشاره‌ای کفایت می کند. محسن (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)پاسخ
طب سنتی چینی و کره ای الان چندین سال است دانشکده دارند و در این دوره هم بسیار شکوفا شده اند و امیدوارم این اتفاق برای طب سنتی ایرانی هم بیافتد. فلان تکنیک سنتی (حجامت، داوری گیاهی، طب سوزنی یا هر چیز دیگری) ادعا دارد که می توان بهمان مرض را درمان کند. در دانشگاه است که مشخص می شود که از ده بیماری که این مرض را داشته اند چند نفرشان با این تکنیک معالجه شده اند. بعد از آن نه دیگر کسی طب سنتی را مسخره می کند. نه هر عطار بی سوادی ادعای طبابت می کند. نه دستورات پزشکی و اعمال دینی با هم مخلوط می شوند.م‍انفی۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)پاسخ
  1. دوست عزیز تکنیکی که عرض کردم حجامت و داروی گیاهی و ... نیست. اینها اسمش متد نیست. اینها ابزار کار است می توان توسط متد سنتی از آنها استفاده کرد (روش فلسفی) می توان توسط متد تجربی از آنها استفاده کرد.
  2. گذشته از درستی یا غلطی یک روش مسخره کردن و رد کردن بدون تحقیق کافی یک روش درمانی نشانه بی سوادی مسخره کنند آن است. چرا که انسان محقق نه بدون دلیل تایید می کند نه بدون دلیل رد. انسان محقق هیچ وقت بدون دلیل علم را محدود در علوم جزئی نگر تجربی نمی داند. هر ادعایی نیاز به دلیل دارد.
  3. طب اسلامی هم روش اثباتش با همان منابع دینی است که البته اساس آنها با دلایل محکم عقلی ثابت شده است. طب سنتی هم جزئی از فلسفه است طب تجربی هم روش خودش را دارد. هیچ وقت اینها نباید با هم مخلوط شوند. دانشکده طب سنتی هم دقیقا برای همین هدف تشکیل شده است که پزشکان متعصب به طب تجربی در متد طب سنتی و طب اسلامی دخالت نکنند و هر کس کار خودش را بکند و اگر اشتباهی کرد به پای خودش باشد. مطمئن باشید اگر روحانی متخصص طب اسلامی با حجامت مشکلی برای کسی ایجاد کرد هیچ وقت به پای طب تجربی نخواهند گذاشت.

موفق باشید. محسن (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)پاسخ

تاریخچه

[ویرایش]

لطفا دوستان به جای جنگهای شبه فرومی در مورد مطالب مقاله بحث کنند. من شدیدا به منابعی برای تکمیل قسمت تاریخچه مقاله نیاز دارم. به خصوص تاریخچه حجامت در طب قدیم ایران (و نه طب سنتی ایرانی که تقریبا معادل همان طب اسلامی است). از طرفی در مورد اینکه پزشکانی همچون ابن سینا در مورد حجامت چه گفته اند و در چه مواردی توصیه می کردند؟هخامنشگفتمان۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ


لطفا حجامت و کاپینگ را مخلوط نکنید

[ویرایش]

وقتی صحبت از حجامت می شود منظور در حوزه طب سنتی اعراب است. که البته در حوزه باستانی کاپینگ قرار می گیرد که کلی تر است. لطفا مقاله را یک تبلیغ نامه یا نفی نامه فرض نکنید و با دیدگاه بی طرفی به موضوع نگاه کنید. لطفا فلبوتومی یا فصد خون را هم با حجامت یکی ندانید.هخامنشگفتمان۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ

نکته ای به دوستان طرفدار طب با مبنای اصالت تجربه

[ویرایش]

مباحث مربوط به هر علمی در یک دانشنامه باید در درجه اول با مبانی همان علم سنجیده شود. کما اینکه مثلا بیاییم در مورد اسلام با استناد به قول یک فیزیک‌دان نظر دهیم. پس حجامت هم به مانند روش‌های درمانی دیگر هم می‌تواند در مکتب طب اخلاطی (پایه طب سنتی ایرانی و زمینه طب اسلامی) یا طب تجربی مورد بحث قرار بگیرد و پر واضح هست که در یک دانشنامه باید هر دو دیدگاه به صورت بی طرفانه آورده شوند. پس لطف بفرمایید و در مورد دیدگاه هر مکتب به سایت ها و مراکز معتبر علمی آن مکاتب احترام گذاشته و بی دلیل آنها را حذف یا تغییر ندهید.همچنین با عبارات جانبدارانه همچون منسوخ شدن نظریه اخلاط چهارگانه که اصولا مربوط به مکتب طب اخلاطی می باشد و ربطی به مکتب طب تجربی ندارد که فارغ التحصیلان طب تجربی در مورد منسوخ شدن یا نشدن آن اظهار نظر کنند و ... از اعتبار و بی‌طرفی یک دانشنامه نکاهید. شما لطف کنید و دیدگاه تمام مکاتب دخیل در مثلا روش درمانی حجامت را بیان کنید و نتیجه گیری و قضاوت را به خواننده واگذارید. پیشاپیش از برخورد غیر متعصبانه شما صمیمانه قدردانم. محسن ۩ گفتمان ۩ پنجشنبه،۲۶ خرداد ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۷:۱۶)

اول اینکه ویکی پدیا فاروم نیست پس جای اینگونه بحثها هم در اینجا نیست, لطفا تنها در مورد مطالب مقاله بحث شود. دوم اینکه برای محتوا سه سیاست اصلی وجود دارد. که من وقت ندارم آنها را برای شما توضیح دهیم لینکها را می گذارم مراجعه فرموده و مطالعه کنید:

ویکی‌پدیا:دیدگاه بی‌طرف، ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع، ویکی‌پدیا:اثبات‌پذیری ضمنا نگاهی هم به ویکی‌پدیا:برای بیان دیدگاه خود اخلال‌گری نکنید و مثالها بیندازید. در آخر اینکه حجامت زیر رده پزشکی سنتی و آن هم زیر رده پزشکی است و مقالات می توانند حاوی منابعی باشند که جنبه تاریخی دارد همچون کتب تاریخی در باب پزشکی قدیم (اخلاط چهارگانه) تنها از باب توضیح آنچه موضوع مقاله است، ولی آنجا که ادعایی درمانی مطرح می شود و امروزه هم انجام می شود ما اجبارا باید نتایج مطالعات علمی با روش علمی را بیاوریم. وگرنه خود را نمی خواهیم در توهم نگه داریم که بدانیم چیزی بی تاثیر است ولی چون در احادیث آمده و در قدیم عمل می شده بگوییم , چنین است و هنوز علم تجربی(!؟) به آن نرسیده ولی ما به معرفت دریافته ایم که هست!!!هخامنشگفتمان۲۴ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)پاسخ

اینکه چه چیزی توهم هست یا نیست یعنی جانبداری. در ویکی‌پدیا باید در مورد هر مکتبی فقط از منابع معتبر آن مکتب نقل قول شود و قضاوت اینکه این توهم هست و آن نیست هدف این سایت نیست. پس سعی کنید آنچه که درست می‌دانید را اعمال نکنید. بلکه تمام نظرات مربوط را با منبع بیاورید. قبلا هم با دوستان دیگر در مورد این مسائل صحبت شده است و بنده میلی به بحث دوباره ندارم. شما می‌توانید فقط علوم تجربی را معتبر بدانید و باقی را توهم من هم می توانم همه را در جای خود معتبر بدانم. اینکه من چه چیزی را دست می دانم یا شما چه چیزی را درست می دانید دلیل نمی شود که در یک دانشنامه آنرا اعمال کنید که نتیجه آن جانبدارانه بودن دانشنامه باشد. بنده هم مخالف اعمال نظرات دیگر و بهبود مقاله نیستم ولی این کار شما خرابکاری محسوب می شود. مثلا منابع آخر بحث را بنده اضافه نکرده‌ام ولی شما چرا و به چه دلیل با توجیه بی پایه تبلیغ سایت فلان مطلب منبع دار را حذف می کنید. آیا از آگاهی مردم می هراسید که اگر چنین نیست از بیان نقل قول های منبع دار نهراسید. و... مطمئن باشید اگر ویرایشتان جانبدارانه نباشد بنده با شما همکاری خواهم کرد. همچنین که در مقالهطب عامیانه با جناب حجت همکاری کردم. ولی اگر نقض قوانین ویکی پدیا را روش خود سازید بنده هم کاری که درست می دانم انجام خواهم داد. محسن ۩ گفتمان ۩ شنبه،۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۷:۵۱)
ویرایشهای اخیر شما بیشتر در جهت دفاع و ضد هر دیدگاه منتقد حجامت بوده: آیا هر فرد یا سازمان برای اظهار نظر در موضوعی که با آن درگیر است باید مرجع قانونیش باشد؟ حجامت تر را در بالا توضیح داده ام. ترجمه Wet cupping به حجامت تر نوعی منحرف سازی افکار است. چراکه منابع در مورد کوزه انداختن تر زیاد صحبت کرده اما سنت عربی حجامت که شبیه آن و برگرفته از آن است در اینجا مورد بحث است که با همان حجامت شناخته می شود. منبعی که آوردید هم گفته حجامت تر ولی اصل مقاله wet cupping بوده (http://www.liebertonline.com/doi/abs/10.1089/acm.2006.4226) ضمنا خواهش می کنم لطف کنید و ویرایشها را فله ای با جایگزینی یک بخش بزرگ انجام ندهید تا قابل بررسی باشد. سایت ایران هیلرز یک سایت تبلیغاتی است و در ویکی پدیا رایج است که برای جلب بازدیدکننده می آیند و در مقالات مربوط لینک خود را می گذارند. این سایت مرجعی علمی نیست. دوست عزیز درست است اینجا دانشنامه است هر کس یک دات کام راه انداخت منبع معتبری برای اینجا نمی شود. البته فعلا هم که گویا به خاطر ترافیکی که از ویکی پدیا حواله شان شده معلق شده است. لذا اینجا نقض قوانین نکرده ام. (ضمنا لینکهای همچنین بخوانید منبع مقاله محسوب نمیشوند) هخامنشگفتمان۲۵ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ
دوست عزیز با لجاجت به هیچ جا نمی رسیم. شما نمی توانید نظرات شخصی خود را در یک دانشنامه اعمال کنید و اگر قصد تخریب طب سنتی ایرانی یا طب اسلامی را دارید به همان سایت‌های مستقلی که به طور برنامه‌ریزی شده مشغول این کار هستند مراجعه کنید نه به دانشنامه. حجامت تر اصطلاحی است که در طب اسلامی و احادیث به حجامت به معنای متعارف گفته شده است. بنده اصطلاح حجامت تر را اضافه کردم و منبعش را هم از مؤسسه تحقیقات حجامت آوردم. بماند که در احادیث و کتب طب اسلامی پر است از این اصطلاحات و ... یا آمده‌اید و نظر مؤسسه تحقیقات حجامت را که رسمی‌ترین و علمی‌ترین مرجع اظهار نظر در مورد حجامت است (هر چند دانشنامه باید تمام نظرات را در خود جای دهد) در مورد منشأ اظهار نظر پزشکان فارغ‌التحصیل در طب تجربی علیه حجامت را با منبع آورده‌ام که حذف کرده‌اید. به علاوه تبلیغی یا غیر تبلیغی بودن یک سایت معیارش چیست؟ و ... شما آنچه که می پندارید اشتباه است را حذف می کنید نه آنچه که بدون منبع است. پس خواهش می کنم دست از لجبازی بردارید. این سه موردی که عرض کردم قسمتی از ویرایش های جانبدارانه شما بوده است. محسن ۩ گفتمان ۩ یک‌شنبه ۵ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۴:۱۰)
لجاجت در کار نیست. بنده در این مقاله با گذاشتن وقت زیاد و بررسی منابع سعی کردم مقاله را از یک منبر یک طرفه بدون منبع و پر از غلط به یک مقاله با حداقل استاندارهای ویکی پدیا تبدیل کنم(به تاریخچه ویرایشهای مقاله نگاه کنید)، تخریب طب اسلامی و طب سنتی ایرانی هم تهمتهایی است که شما در حال وارد کردن به بنده هستید. شما اگر نگرانی تخریب آنها را دارید بروید مقالات مربوطشان را گسترش دهید. یک منبع فارسی یا عربی قدیمی بیاورید که گفته حجامت تر؟! ما همه چیز را قبول می کنیم. آنچه همه جا خواندیم Wet cupping بوده سایت معتبر شما هم مطلبی از ساتی ترجمه کرده و چون روال رایج بقیه دوستان در کار و کاسبی حجامت با رندی ترجمه کرده حجامت تر، اینجا وقتی مقاله حجامت است دیگر صفت تر دادن به آن بی معناست مثل این است که بگوییم آب خیس یا آتش گرم یا سرخ قرمز!! ولی باز اگر در احادیث و منابع قدیم هست بیاورید و ما را از جهل خارج کنید! این از حذف منبع که مرتب تکرار می کنید. تمام آن صفحه دیگر را هم زیر و رو کردم ندیدم جایی چنین بی رحمانه جامعه پزشکان را به نادانی و جهل متهم کند. بنده به جای جمله شده مستقیم چیزی را از آن صفحه برداشت کردم تا هم نشان دهد کسانی موافق حجامتند و استدلالی هم دارند. اگر بی طرفانه بخواهیم قضاوت کنیم وقتی متصدی چیزی می گوید آن را به عنوان ادعا باید مطرح کنیم. واقعیت هم این است که این موسسه تحقیقات سالهاست کار می کند و بودجه می گیرد ما ندیدیم کشفی کند یا مطالعات دقیق و علمی در این زمینه ارائه دهد، با اینحال ما منتظر می مانیم ان شاء اله در آینده حداقل یک فایده از حجامت اثبات شود.( غیر از اثر پلاسبوی قوی اش البته)، سایت ایران هیلرز را هم اگر آنقدر معتبر می دانید به نظرخواهی بگذاریم ببینیم بقیه کاربران هم اجماع دارند که سایت معتبری است تا زمانیکه این مسایل اینجا حل نشده واگردانی نفرمایید لطفا!هخامنشگفتمان۲۶ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۵۳ (UTC)پاسخ
دوست گرامی اینجا صحبت از مکاتب مختلف طبی است که هر کدام نظری در مورد حجامت دارند از مکتب طب سنتی ایرانی بگیرید که بر اساس اخلاط چهارگانه که محصول طبیعیات فلسفه است و اساس آن علم صد در صد عقلی است تا طب اسلامی که باز اساس آن اخلاط چهارگانه البته این بار با منشأ وحی و ... و تا مکتب طب تجربی و ... آنچه شما علمی می‌خوانید مفهومش سنجش هر عمل طبی فقط با مکتب مورد طب تجربی است که بر اساس اصالت تجربه است. در یک دانشنامه هم باید تمام نظرات دخیل در موضوع مورد بحث آورده شوند. مثلا وقتی شما مقاله احتمال تقلب در انتخابات را می نویسید ممکن است مطمئن به تقلب باشید ولی حق ندارید مقاله را با این رویکرد بنویسید و باید نظر تمام کسانی که طرفدار یا منکر تقلب هستند را بیاورید. البته در نقل قول‌ها هم نباید جانبدارانه یا تحقیر آمیز و یکسویه برخورد شود. در مورد حجامت هم چنین است. حجامت روش طبی است که در مورد آن مکاتب مختلف طبی با روش خودشان نظر دارند. اگر هم مؤسسه تحقیقات حجامت هم قرار است تحقیقاتی را بر اساس علوم تجربی انجام دهد علتش علمی کردن یا معتبر کردن حجامت نیست که حجامت با دلایل بالاتر و عقلی‌تر برای ما معتبر است. بلکه غرض امکان تعامل و تفاهم با کسانی است که جز طب تجربی را قبول ندارند. من هم نه هیجانی هستم نه ... فقط خواستم به شما عرض کنم که مقاله را جانبدارانه می‌نویسید. مثلا چرا نظر بنیانگذار مؤسسه حجامت را در مورد علت مخالفت اطبای طب تجربی با حجامت حذف می کنید و نظر یک مخالف طب سنتی که فقط اظهار نظر (بدون دلایل) کرده است را از جداگانه می‌نویسید. در مورد حجامت تر هم اصطلاحی است که فراوان معادل خود حجامت در منابع طب اسلامی یا طب سنتی ایرانی آمده است. مؤسسه حجامت هم فعلا به عنوان معدود منبع موجود در اینترنت قابل آدرس دهی است. پس لطف بفرمایید و اگر می‌خواهید در مقاله قبلی تغییراتی بدهید با در نظر گرفتن بی طرفی کامل و نیز عدم حذف مواردی که منبع معتبر دارند (و چه منبعی برای حجامت معتبر تر از مؤسسه تحقیقات حجامت البته با مبنای طب سنتی ایرانی و طب اسلامی نه بر مبنای طب تجربی) باشد. شما از آقای ایرج فاضل ادعای اثبات نشده (حتی با مبانی طبی که خودتان به آن معتقد هستید) می‌توانید مطرح کنید. بنده هم از معتبرترین مؤسسه شناخته شده در مورد حجامت در ایران که قانوناً مسئولیت حجامت در ایران به عهده اوست و مدارک مربوط به حجامت هم از این مؤسسه صادر می‌شود نقل قول خواهم کرد. محسن ۩ گفتمان ۩ دوشنبه،۶ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۸:۳۷)
گرامی! مرتب صحبت از مکاتب مختلف پزشکی نکنید! بنده پزشکم و به خیلی از این مکاتب احاطه در حد لازم را دارم چون روز و شب با اینها سر و کار داریم و بیماران سئوال می کنند و... اینجا هم دانش نامه است و نه ...! مطالب باید با منابع معتبر نوشته شوند سایر قوانین را لازم نیست برای من تکرار کنید و مثال بزنید من تازه کار نیستم. شما بر اساس منابع معتبر به روش درست مطلب بنویسید قبول داریم و حرفی نیست در غیر اینصورت برداشت خودتان از منابع و یا آوردن منابع سست را اگر بخواهید پیشه کنید همین است، متاسفانه وقت زیادی ندارم که به بسیاری از مقالات پزشکی این دانشنامه که مملو از اشتباه و دیدگاههای عامیانه و غیر تخصصی است رسیدگی کنم ولی در مورد این مقاله وظیفه دارم حفظش کنم. چون برایش زحمت کشیده ام. پزشکی امروز ادامه همان دوران اخلاط چهارگانه است. ما پزشکان به قول شما طب تجربی راه ابن سینا را ادامه می دهیم. زمانی آن دیدگاه حاکم بود اما امروزه منسوخ شده اگر موثر می بود مطمئن باشید پیشرفت می کرد و امروز هم به کار می رفت. مراقبتهای بهداشتی پیشرفته ای که امروزه از موهبت آنها برخورداریم و متوجه خیلی از آنها نیستیم همه در سایه همان طب تجربی صورت می گیرد. لذا نمی توان در مقالات از نظریات آن دوره برای استدلال کردن و مطرح کردن مسایل کاربردی روز استفاده کرد. فقط می توان برای توضیح تاریخی مطلب و اینکه چه دیدگاههایی بوده آنها را آورد. زمانی دانشمندان مطمئن بودند که خورشید به دور زمین می چرخشد. امروز شما نمی توانید ادعا کنید که فیزیک اسلامی که در آن زمین مرکز عالم است در برابر فیزیک تجربی حق دارد در مقالات دیدگاههایش را مطرح کند. مثلا مقاله مرکزیت زمین را آیا می توانید بنویسید زیر سایه قانون دیدگاه بیطرفانه؟؟؟ خودمان را که نمی خواهیم گول بزنیم؟! پزشکی هم همین است زمانی نظریه های علمی آن بود و امروزه علم پیشرفت کرده است. دانشنامه که منبع آزادی برای همه باید باشد را بی اعتبار نکنید لطفا!!!!هخامنشگفتمان۲۷ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)پاسخ
گفته اید : ...که حجامت با دلایل بالاتر و عقلی‌تر برای ما معتبر است. این دلایل عقلی چیستند؟؟هخامنشگفتمان۲۷ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)پاسخ
دوست محترم! طب امروز نسبت خاصی با مکتب طب اخلاطی ندارد. در طب اخلاطی طب بر اساس اخلاط چهارگانه صحبت می‌کند ولی در طب جدید اساساً اینچنین مبنایی مورد قبول نیست! اساس طب جدید تجربه و آزمون و خطاست در حالی که اساس طب اخلاطی چه در طب سنتی ایرانی چه در طب اسلامی یک علم کاملاً عقلی (طبیعیات فلسفه) می‌باشد. بنده هم مثل شما تصور می‌کردم که چقدر علم پیشرفت کرده است! و مثلا گذشتگان چقدر نادان بودند! که به آتش و خاک و... می‌گفتند عنصر. ولی وقتی وارد طبیعیات فلسفه شدم فهمیدم که فهم الان من هیچ نسبتی با آن فهم ابتدایی و مخلوط با پیش‌داوری ذهنی ندارد. بسیار بسیار دقیقتر و پیچیده‌تر از چیزی که الان است!! شما ممکن است روز و شب با این مطالب سر و کار داشته باشید ولی همراه با یک پیش‌داوری ذهنی ثابت به منابع سر می‌زنید. شما حتی اگر در مورد طب سنتی مطالعه می‌کنید فقط برای برداشت تاریخی است نه برای به چالش کشیدن مکاتب طبی. روش طب تجربی را هم به عنوان اصلی که هرگز نمی‌توان آنرا به چالش کشید نگاه می‌کنید. نتایج طب سنتی ایرانی یا طب اسلامی را که با مبانی بسیار مستحکم اثبات شده‌اند حتی با همان روش خودتان هم مورد آزمایش قرار نمی‌دهید!!! و در نهایت ادعای بدون دلیل غیر علمی بودن (حتی با تعریفی که شما از علم دارید) را مطرح می کنید و ... در مورد نظریه زمین محوری هم بهتر است که صحبت نشود. چرا که اگر از دید علم هیئت بررسی شود ربطی به نجوم ندارد و اگر بخواهیم در علم نجوم این نظریه را مطرح کنیم کسی قائل بر آن نیست! و اما مکتب طب اخلاطی با پیشرفت علم به حاشیه رانده نشد بلکه با اراده سیاسی (دوره پهلوی) و اجبار به حاشیه رانده شده است و روی آوردن بیش از پیش مردم به این طب با وجود تمام تحقیرها (به جای دلیل) سوی فارغ التحصیلان طب تجربی در حالی که تعداد فارغ التحصیلان این دو مکتب در حال حاضر غیر قابل مقایسه می‌باشد خود دلیل بر گسترش طب اخلاطی می‌بشد. بعلاوه اینکه شما نمی‌توانید با نظر شخصی خودتان یا حتی با رأی گیری مقاله‌ای را جانبدارانه بنویسید! اگر جانبدارانه نوشتن در بعضی جاها مجاز است بگویید تا بدانیم و تکلیف خود را با ویکی‌پدیا بدانیم که یک دانشنامه کاملاً بی‌طرف نیست. نتایج تحقیقات شما هم فقط به عنوان یک نظر در مقابل نظرات دیگر و البته با رعایت اصل بی‌طرفی قابل طرح است. بنده هم تا جایی که فرصت شخص من اجازه می‌دهد و مورد برخورد مدیران! قرار نگرفته‌ام جلوی یکسونگری در ویکی‌پدیا خواهم ایستاد. محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۷ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۶:۱۲)
گرامی، روزگاری علوم چون امروز اصلا وجود نداشتند. تمامی علومی به نوعی مشتقاتی یا زوایدی بر فلسفه بودند و اصولا روزگاری تجربه کردنی در کار نبود. علما سالها و قرنها می نشستند و در مورد موضوعات بحث می کردند، در آن روزگار طبیبانی همچون ابن سینا و همه اصحاب دانش آن روزگار ابتدا باید به کلاس فلسفه می رفتند. تا اینجایش حرف شما درست. فلسفه هم واقعا زیباست و هنوز هم حرفهای بسیار برای گفتن دارد. در قرون اخیر اما این انقلاب بزرگ علمی با ورود تجربه کردن و روش علمی به دانش کاملا متحول شد. پیشرفت بشر در همه زمینه ها در این دو قرن اخیر چندین برابر هزاره های قبلش است. (این که اظهر من الشمس است؟!) تمامی علوم در واقع فرزندان فلسفه هستند که اکنون بزرگ شده اند و شاید بزرگتر از پدر خود یعنی فلسفه. این یعنی دور شدن از کل-گرایی و پرداختن به جزییات با کمک تجربه. جالب است که واژه پزشکی کل گرا به این قبیل روشهای درمانی اطلاق می شود که بر می گردد به همان ماهیت فلسفیشان. این منسوخ شدن دیدگاه اخلاط چهارگانه از آنجا ناشی شد که دانشمندان تشنه عصر مدرن این دیدگاه را پاسخگوی انبوه سئوالات و پیچیدگیهای شگرف بدن انسان نمی دیدند، این منسوخ شدن تنها در ایران و به دلیل تصمیم پهلویها نبود. در اروپا هم تمامی طب از دوران یونان باستان که منشاء اولیه اخلاط چهارگانه است تا دوران رنسانس همین بوده و ما هم در ایران در دوران امیرکبیر و بعدش بود که از خواب بیدار شدیم و فهمیدیم گویا دنیا عوض شده! اخلاط چهارگانه هیچ جزیی از فیزیولوژی بدن انسان را توضیح نمی تواند بدهد، آسیب شناسی هیچ بیماری را برای ما آشکار نمی کند. در درمان به ما نمی گوید که مکانیسم اثر فلان داروی گیاهی چیست.

تمام حرفهای فوق اما به این مفهوم نیست که روشهای درمانی طب سنتی را باید کامل دور ریخت، بلکه با دیدگاه علمی باید آن را آزمود و در صورت موثر بودن آنها را در پزشکی به کار برد. ما الان انبوهی داروی گیاهی در طب مدرن داریم که اثرات و عوارشان با روش علمی مشخص شده و در درمان به کار می رود. اینها میراث گذشتگان است که به ارث رسیده. در کنار اینها اما انبوهی روشها و دیدگاههای اشتباه وجود دارد که هیچ فایده ای از آنها اثبات نشده است. پس باید به تاریخ سپرده شوند.هخامنشگفتمان۲۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۱۰ (UTC)پاسخ

دوست گرامی. کمی دقت فرمایید! اگر قرار باشد نتایج طب سنتی را با روش طب تجربی آزموده شود که این می‌شود همان طب تجربی. تفاوت طب تجربی با طب سنتی ایرانی یا طب اسلامی در نتایج آن مثلاً مؤثر بودن یا نبودن حجامت یا گیاهان دارویی یا پیشرفت‌های در اعمال جراحی یا ... نیست. بلکه تفاوت در ریشه و اساس و نتیجتاً در روش تشخیص و درمان است. اگر با روش‌های طب تجربی به طور کامل هر آنچه که معصومین در مورد حجامت فرموده‌اند تأیید شود نتایج حاصله نتایج طب تجربی است هر چند در عمل با نتایج طب اسلامی (احادیث معصومین در زمینه حجامت) یکی است و ... تمام این روش‌ها هم اگر حجیت آنها اثبات شده باشد در جای خود علمی هستند و هیچ کسی حق انحصار علم در مجموعه‌ای از روش‌های خاص را ندارد. بنده هم تا جایی که بتوانم مقاله را از نگارش جانبدارانه که با پیش فرض غلط بودن هر روش جز روش تجربی است بازخواهم داشت مگر اینکه با روش‌های مدیریتی! و ... جلوی آنها گرفته شود. امیدوارم دست از لجبازی و تعصب بی‌دلیل بر روش تجربی (که فقط همان را علمی می‌خوانید)حداقل در یک دانشنامه باید بی‌طرف باشد دست بردارید. محسن ۩ گفتمان ۩ چهارشنبه،۸ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۶:۵۴)
علاوه بر آنچه که گفته شد اصلا یک دانشنامه جای این نیست که شما بگویید که این راه درست است یا غلط است و ... بلکه باید تمام نظراتی که درگیر در موضوع و عنوان مقاله هستند و در بیرون از این سایت طرفدار دارند هر چند از دید شما غلط و بی ربط باشد آورده شود. همانند بسیاری از مقالات دیگر که ممکن است که شما یا بنده اساساً با عنوان آن مخالف باشیم. باز هم امیدوارم دیدگاه بی‌طرفانه را برگزینید هر چند مخالف نظر شما باشد. محسن ۩ گفتمان ۩ چهارشنبه،۸ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۷:۲۶)

توجه بفرمایید که وقتی حجامت مدعی است که می تواند بیماری ها را درمان کند این خودش یک ادعای تجربی است. یعنی خیلی راحت می توان تعدادی بیمار را حجامت کرد و دید آیا واقعا درمان می شوند یا نه. این مربوط به علم امروز نیست بلکه از چند هزار سال پیش هم به همین صورت بوده است و هر کس که ادعای طبابت می کرده نمی توانسته بیماران را مداوا کند. بنابراین مطرح کردن فلسفی بودن این حوزه کاملا بی مورد است (هرگز مداوای بیماران کاری فلسفی نبوده). فلسفه جایی حق دخول دارد که مشاهده و تجربه وجود نداشته باشد. امروزه فلاسفه بر سر اینکه آغاز جهان چه بوده یا پایان آن چه خواهد شد بحث می کنند (چون علم به آن نرسیده) ولی بر خلاف سابق دیگر بحثی نیست که زمین و خورشید و ماه چه وضعیتی دارند. سفینه به فضا رفته و عکس گرفته و در فلسفه بافی در این زمینه تخته شده. آفتاب آمد دلیل آفتاب.

دوست بی نام و نشان. شما در صفحه بحث چرا نوشته مرا حذف و نوشته خود را به جای آن نوشته اید!!! این بحث‌ها در بند بعدی هم شده بنده هم خواهش کرده بودم بحث‌ها به آنجا منتقل شوند و باز این خواهش را تکرار می کنم. آنجا کاملاً تفاوت مکاتب طبی توضیح داه‌ام. اگر پس از مطالعه آنها باز پرسشی داشتید بنده در خدمتم. البته اگر مثل بقیه دوستان بی دلیل علم را منحصر در علوم تجربی ندانید. هر ادعایی نیاز به دلیل دارد. به طور مختصر هم عرض می کنم که بحث سر این نیست که تجربه و آزمایش نکنیم بحث سر اصالت تجربه است نه سر اصل تجربه. ما در طبیعیات فلسفه آن هم با دلایل یقینی تأکید می کنم دلایل یقینی و صد در صدی کلیاتی را ثابت می کنیم و در خود طب بر اساس آن کلیات به آزمایش می پردازیم. شما هم یا طبیعیات فلسفه را می فهمید که باید برای رد استدلال های مطرح شده در آنجا دلیل محکمی بیاورید یا اگر نمی فهمید حداقل سکوت کنید. مطلب خیلی واضح است. محسن ۩ گفتمان ۩ یک‌شنبه،۱۲ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۰:۱۷)

بحث مربوط به طب اخلاطی (طب سنتی ایرانی ، طب اسلامی)

[ویرایش]

اصلاحیه شما در مورد تصحیح عنوانی در مقاله حجامت که بسیار شبیه به عنوانی دیگر در مقاله انتقال خون بود مرا واداشت که مثل همین اصلاح را در این بخش خاص در آنجا هم انجام دهم. محسن ۩ گفتمان ۩ شنبه،۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۸:۱۶)

لطفا قبل از دست زدن به اینگونه ویرایشها در موضوعات تخصصی از درستی مطلب اطمینان حاصل کنید. تصحیحش کردم.هخامنشگفتمان۲۵ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۲۶ (UTC)پاسخ
دوست عزیز از شما آموخته‌ایم. اگر دقت بفرمایید عنوانی که برای عوارض حجامت قرار داده‌اید عیناً در خونگیری می‌توان به کاربرد. چیزی هم که شما تغییر داده‌اید خونگیری به انتقال خون بوده‌است که هر دو به یک معنی به کار می‌روند. محسن ۩ گفتمان ۩ یک‌شنبه،۵ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۴:۳۲)
هنوز دقت نکرده‌اید. کمی هیجان را کنار بگذارید: انتقال خون معادل Blood Transfusion به معنی تزریق خون به فرد نیازمند این درمان است که عوارض دارد. ما هم حجامت را درمان اگر بدانیم گفتیم عوارض جانبی. اما شما آورده بودید عوارض اهدا خون، معادل Blood Donation!هخامنشگفتمان۲۶ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۵ (UTC)پاسخ
صحبت هیجان نیست. صحبت نگارش جانبدارانه یک مقاله بود. محسن ۩ گفتمان ۩ دوشنبه،۶ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۸:۳۹)
محسن‌جان شما باید توجه کنید که فایده‌بخشی یا مضر بودن حجامت اصلا به نتیجه‌ای که شما می‌خواهید بگیرید ارتباطی ندارد. همین مفید و مضر بودن باید با روش علمی بررسی شود و بر این اساس است که فایده و ضررش مشخص می‌شود. --تیرداد بحث۲۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۳۸ (UTC)پاسخ
تیرداد عزیز اینکه فرمودید باید با روش علمی (که البته مقصودتان روش تجربی است) بررسی شود! این ادعا خودش جای بحث دارد! البته ببخشید ولی عیب شما این است که یک مبنا را مسلم و غیر قابل خدشه فرض کرده‌اید و همه چیز باید در آن قالب بررسی شود ولی ما هیچ مبنایی را بدون تحلیل و بررسی کامل مسلم فرض نمی‌کنیم. یک طرف اصالت تجربه‌است و روشی که منحصرا و بی دلیل بر پایه تجربه‌است و در سوی دیگر روشی که از یک علم صد در صد عقلی بر می‌خیزد و... همانطور هم که در بند قبل عرض کرده‌ام مهجور شدن (نه منسوخ شدن) طب اخلاطی با اراده علمی صورت نپذیرفته بلکه با اراده سیاسی و به اجبار (دوران پهلوی) کنار رفته و اگر مجالی خودنمایی به طب اخلاطی داده شود (البته نه به عنوان زیر مجموعه طب تجربی که باز هم هان طب تجربی می‌شود) نتایج روشن آن خود را نشان خواهند داد. البته با تمام بی مهری‌ها و تعصب‌های کوری که در دشمنی با طب اخلاطی وجود دارد و نیز غیر قابل مقایسه نبودن تعداد ورودی‌های دانشکده طب سنتی با باقی رشته‌های طب تجربی و.. باز هم اقبال روزافزون مردم به این طب (تنها با اندک مجالی که به آن داده شده) خود گویای بسیاری از مطالب است. البته ناگفته نماند که این بی‌مهری‌ها و اراده سیاسی (و نه منطق علمی) در ابتدای دولت اصلاحات نیز سعی در حذف فیزیکی طب سنتی و به عنوان مصداق بارز حجامت داشت که اگر حکم دیوان عدالت اداری در آزادی حجامت و رأی بر حفظ فضای رقابتی نبود معلوم نبود که حجامت در ایران چه سرنوشتی می‌داشت. شما فارغ التحصیلان پرشمار طب تجربی که به مدد گسترش بی برنامه دانشکده‌های پزشکی پا به عرصه طب گذاشتید می‌توانید با استفاده از امکانات مدیریتی و... دانشنامه را فقط از نظر یک دیدگاه ویرایش کنید و می‌توانید تمام نظرات مطرح در مورد یک عنوان را در یکجا جمع کنید که خواننده خود با عقل و شعور خود به گزینش مطالب بپردازد. که صد البته با رویکرد نخست و غلبه جو غیر علمی و اجبارهای مدیریتی که نتیجه آن ویرایش جانبدارانه مقالات است دیگر جای امثال من در یک محیط غیر علمی نخواهد بود. محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۷ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۳:۲۵)
یک طرفه ننوشته‌ایم. به مقاله دقت کنید. تقریبا تمامی ادعاهای درمانی حجامت در مقاله آورده شده و البته در انتظار منبع معتبر است.هخامنشگفتمان۲۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)پاسخ

اتفاقا برعکس دانش‌جویان و دانش‌آموختگان رشتهٔ پزشکی نسبت به سایر رشته‌ها گروه معدودی هستند و دلیلش هم کم بودن ظرفیت است. من این مسئله(دانشکده طب سنتی) را اصلا چیز بدی نمی‌دانم، خیلی هم خوب است همچون طب سنتی چینی و... ولی برداشت شما از طب سنتی آش عجیبی است(شاخه‌ای از فلسفه، استدلال فلسفی می‌کند!!) که به علت اظهارنظر گروهی نابلد به ذهن دیگران هم متاسفانه رخنه کرده. ای کاش از دانش‌آموختگان مقطع کارشناسی بیولوژی برای طب سنتی پذیرش می‌کردند تا دانش‌جویان آشنا به علم وارد آن شوند. بگذریم...
گرامی اینجا در صفحه بحثم هم خدمتتان عرض کردم. پزشکی مثل حساب و هندسه نیست که مستقل از تجربه نتیجه بگیرد. پزشکی یک علم تجربی است. حجامت هم مثل هر روش دیگری معایب و مزایایی دارد و اگر در دوره‌ای مورد بی‌مهری قرار گرفته کار نادرستی بوده‌است.(به شرطی که مزایاییش بیش از معایبش باشد) اما این معایب و مزایا با آزمایش باید معلوم شوند نه آنگونه که در اینجا در تاپیک دیگر بحثمنوشته‌اید با نتایج استدلالات فلسفی! که اساسا بی‌ربط به موضوع است.
حال اگر شما به طریق دیگری بلدید، بسم‌الله. با فلسفه اثبات کنید حجامت خوب است ببینیم چطور می‌شود. --تیرداد بحث۲۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۴۴ (UTC)پاسخ

گرامی. اگر شما را در یک محیط انحصار گرا رشد یافته اید و حتی شنیدن این مطلب که در طب مکتبی غیر از مکتب طب تجربی وجود دارد که بسیار قوی‌تر از آن است بریتان تعجب بر انگیز است و بدون هیچگونه تحصیلی در مورد آن اظهار نظر می‌کنید و روش تجربی را در حد یک مسئله بدیهی و بدون نیاز به هیچ دلیلی بالا می‌برید من چه کنم!؟ چه بخواهید و چه نخواهید و چه به اطلاع داشته باشید یا نه. طب سنتی بر اساس اخلاط اربعه و آن هم بر پایه طبیعیات فلسفه است بنا نهاده شده است و استفده از نتایج مکاتب طبی دیگر با روش تجربی نتیجتا همان طب تجربی خواهد بود و در نهایت فقط منشأ فرضیه و نظریه شما فرق کرده است نه روش اثبات. طب به نظر صحیحتر جزء علوم عقلی است البته علومی که پایه و مبانی آن عقلی و محتاج برهان‌های فلسفی و نتایج آن بر اساس آن مبانی و بر پایه تطبیق مصادیق بر کلیات بنا نهاده شده است. شما با کوچکترین تحقیقی می توانید در یابید که فرق اساسی طب کنونی با طب اخلاطی جزئی نگر و دید مولکولی و اتمی با کلی نگر و نگاه سیستماتک به بدن انسان است یک طرف انسان و همچنین جهان را از این جهت که از چه تشکیل شده بررسی می کند و یک طرف دیگر انسان را از این جهت که یک مجموعه کلان است و ... بحث ‌می کند. شما اگر متعصب نبودید و واقعا طالب حقیقت بودید به جای انکار بی‌دلیل روش غیر مبتنی بر تجربه می رفتید و یک دوره طبیعیات فلسفه می‌خواندید (البته با توجه به سنگین و دقیق بودن آن علم جز کسانی که ذهن ریاضی و حسابگر دارند توانایی درک و فهم آنرا ندارند) تا بهتر بتوانید عرایض بنده را متوجه شوید. محسن ۩ گفتمان ۩ چهارشنبه،۸ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۷:۰۵)
علاوه بر آنچه که گفته شد اصلا یک دانشنامه جای این نیست که شما بگویید که این راه درست است یا غلط است و ... بلکه باید تمام نظراتی که درگیر در موضوع و عنوان مقاله هستند و در بیرون از این سایت طرفدار دارند هر چند از دید شما غلط و بی ربط باشد آورده شود. همانند بسیاری از مقالات دیگر که ممکن است که شما یا بنده اساساً با عنوان آن مخالف باشیم. باز هم امیدوارم دیدگاه بی‌طرفانه را برگزینید هر چند مخالف نظر شما باشد. محسن ۩ گفتمان ۩ چهارشنبه،۸ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۷:۲۵)
نشد محسن‌خان. آن آقایی که با مقایسه کلسترول خون حجامت و خون وریدی گفته حجامت خوبست روش تجربی بوده. حالا شما با روش فلسفی اثبات کنید حجامت خوب است ببینم چطور است.(شعار هم ندهید، کلی‌نگر است تعقلی است!!! این که اثبات خوب بودن حجامت نشد.)--تیرداد بحث۲۹ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۵۶ (UTC)پاسخ

الان من هم اثبات می‌کنم کیهان‌شناخت آقایون از حرفهای منجمین بهتره. یک وقت دانشمندان تجربی می‌گویند جهان تا حد قابل مشاهده بسیار بزرگ است. ولی این خوب نیست چون ستاره‌ها از ما دور هستند پس جزئی‌نگر است. حالا من می‌گویم جهان روی دم خر قرار گرفته و این کلی‌نگر و تعقلی است. این هم اثبات. بفرما.--تیرداد بحث۲۹ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ

جناب تیرداد این چیزی که شما مثال زدید اثبات کلی نبود بلکه کنار هم قرار دادن بدون ربط چند جمله بود!!! آیا شما اصلاً جملات مرا متوجه شده‌اید؟؟؟ چرا که چیزی که شما در جواب من گفتید هیچ ربطی به عریض بنده ندارد. اما اگر مؤسسه حجامت آزمایش‌هایی هم می‌کند برای این است که بتواند آنها را به کسانی که فقط علوم تجربی را قبول دارند ارئه نماید وگرنه علوم تجربی از نظر علمیت بسیار پایینتر از علوم عقلی می‌باشد. بنده هم اینجا نخواستم چیزی را اثبات کنم. اینجا یک دانشنامه است و نه دانشگاه. هر کاری هم جای خودش را دارد. جایی که چیزی را اثبات می‌کنند دانشگاه است. شما هم نباید از بنده انتظار داشته باشید اینجا کلاس درس بگذارم. شما اگر تعصبی روی علوم تجربی ندارید می‌توانید بدون تحت تأثیر جو تحقیر آمیز(و نه منطقی) علیه غیر علوم تجربی به دنبال علم آموزی بروید و سپس جایگاه علوم تجربی را دریابید. در دانشنامه‌ای مانند ویکی پدیا فقط باید نظرات درگیر در موضوع مورد بحث مطرح شوند بدون اینکه داوری روی آنها صورت پذیرد. از شما هم درخواست می‌کنم شأن فلسفه را در حد حرف‌های عامیانه و خرافی پایین نیاورید. اگر شما حال و حوصله مطالعه غیر از آنچه که به شما آموخته‌اند را ندارید حداقل می‌توانید اظهار نظر بدون اطلاع نکنید. اگر هم قوانین ویکی پدیا را به خاطر ندارید می‌توانید یک دور مطالعه بفرمایید تا با یک دانشنامه مثل یک دانشگاه برخورد نکنید. محسن ۩ گفتمان ۩ پنجشنبه،۹ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۳:۳۶)
فقط با دقت و بدون تعصب (آزاد اندیشانه) مطالعه بفرمایید: برای نمونه عرض می کنم. فرض بفرمایید شمااندازه زوایای هزاران مثلث را با دقیقترین ابزارها اندازه گرفته اید و همه دقیقاً ۱۸۰ بوده است. از این آزمایش‌ها شما نمی‌توانید این جمله را به طور یقینی و ۱۰۰٪ بگویید که هر مثلثی مجموع زوایای آن ۱۸۰ درجه است. هر چند احتمال اینکه این جمله شما غلط باشد خیلی خیلی پایین است ولی باز به طور یقینی نمی‌توان اینچنین ادعایی کرد. ولی وقتی با اعداد فرضی A B C بر روی یک مثلث فرضی به صورت یک اثبات کلی می‌آیید و ثابت می کنید و در هر سه ضلعی A+B+C=180 در این صورت دیگر نیاز به آزمایش و ... نمی باشید. ریاضیات و طبیعیات و الهیات سه شاخه فلسفه (به معنی دقیقتر) می باشند و هر سه از جهت بررسی کلی و نه جزئی و مصداقی مشترک می باشند. طب اخلاطی هم پایه و اساسش (و نه خودش) یک علم عقلی مانند ریاضیات است و بر پایه همین اثبات‌های کلی طب اخلاطی بنا نهاده ‌می‌شود و پرواضح است که در متن خود طب برای تطبیق موضوعات خارجی با مبانی فلسفی نیاز به بررسی نمونه‌های خارجی می باشد. عرض کرده ام و باز می‌گویم که اینهایی که بنده عرض کردم فقط محض اطلاع شما بوده است و اگر دنبال چرایی صحبت‌های بنده هستید جایش دانشنامه نیست و اگر مثل ما سال‌ها وقت بگذارید شاید به گوشه‌ای از این مسائل پی ببرید که پر واضح است که در فرصت چند خطی صفحه بحث نه فرصت بحث‌های دقیقتر است و نه ویکی پدیا جای این مسائل. محسن ۩ گفتمان ۩ پنجشنبه،۹ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۳:۳۶)
باز هم تکرار می کنم. علاوه بر آنچه که گفته شد اصلا یک دانشنامه جای این نیست که شما بگویید که این راه درست است یا غلط است و ... بلکه باید تمام نظراتی که درگیر در موضوع و عنوان مقاله هستند و در بیرون از این سایت طرفدار دارند هر چند از دید شما غلط و بی ربط باشد آورده شود. همانند بسیاری از مقالات دیگر که ممکن است که شما یا بنده اساساً با عنوان آن مخالف باشیم. باز هم امیدوارم دیدگاه بی‌طرفانه را برگزینید هر چند مخالف نظر شما باشد. محسن ۩ گفتمان ۩ پنجشنبه،۹ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۳:۳۶)
محسن عزیز خوب شد اولین حرفی که من به شما زدم راجع به ریاضی بود.(در صفحه بحثم). عرض کردم ریاضی مستقل از تجربه معتبر است زیرا فرضیاتی می‌کند که نمی‌تواند صحتشان را تحقیق کند یعنی اصلا تحقیق صحت آن‌ها موضوع علم ریاضی نیست. مثل همان ۱۸۰ درجه بودن مجموع زوایای هر مثلث. این نکته‌ای است که مستقل از تجربه به اثبات قطعی می‌رسد و با استقرا و تجربه فقط می‌توان به طور تقریبی و ظنی آن را نتیجه گرفت. دلیلش هم واضح است. چون اصولا مثلث با آن تعریف فقط در ذهن ما تصور شده و در عالم واقع چنین مثلثی نه در طبیعت داریم نه با دست و نه با رایانه نمی‌توان کشید که دقیقا مجموع زوایایش ۱۸۰ درجه باشد. اما معلوم نیست چرا علم طب باید اینگونه باشد؟ برخی علوم مستقل از تجربه هستند مثل حساب هندسه مثلثات. برخی تجربی هستند مثل پزشکی شیمی زمین‌شناسی. خواهش می‌کنم به حرفهایم دقت بفرمایید. طب سنتی چیز خوبی است ولی نه آنگونه که شما به آن می‌نگرید.--تیرداد بحث۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۴۳ (UTC)پاسخ

البته من فکر می کنم همه این حرف ها مصداق بارز بحث بیجا هستند. یعنی به جای بحث در مورد خود مقاله داریم در مورد اینکه حجامت به درد می خورد یا نه بحث می کنیم. به نظر من در مورد مطالب خود مقاله باید نظرات مختلف را آورد. 1- ادعاهایی که طرفداران حجامت به صورت تاریخی در مورد مفید بودن آن داشته اند در مقاله بیاید. خصوصا که خیلی از این ادعا ها در مورد بیماری ها و چیزهایی است که اصلا علم آنها را قبول ندارد و قابل رد یا تایید نیستند (مثل گرمی و سردی و بلغم و سودا و....) 2- ادعاهای طرفداران حجامت در زمان حال اگر به زبان علمی است (مثلا صحبت از آزمایش خون و ...) باید حتما توسط مراجع صلاحیت دار راست بودن تایید و ابهامی در آن نباشد. 3- منتقدان هم اگر شایستگی علمی دارند باید انتقاداتشان در مقاله بیاید. شما اگر به مقالات مربوط به طب سنتی چینی در ویکی انگلیسی بروید می بیند که این بخش ها به خوبی تفکیک شده و اصول رعایت می شوند و در نتیجه درگیری ویرایشی نیز اندک است.م‍انفی۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)پاسخ

بزرگوار این خواهش را من از شما دارم که کمی به حرفهای من دقت بفرمایید. من حرفهای شما را متوجه هستم ولی اگر لطف کنید بدون پیش زمینه ذهنی قبلی به حرفهای من فکر کنید مطلب روشن است. باز هم می گویم که بنده در اینجا فقط کلیات را مطرح می کنم ولی پرواضح است که جای اثبات آنها اینجا نیست. نه فرصت و حوصله بحث این را می طلبد و نه جایگاه دانشنامه جایگاه اثبات مطلبی و نظری و رد نظر دیگر است که باید تمام نظرات بدون داوری در دانشنامه آورده شوند.
و اما یک روش طب این است که مستقل از استدلال فلسفی و صرفاً با روش تجربی صرف تأکید می کنم روش تجربی صرف یعنی اصل و اساس تجربه است به سراغ طب می روید و در روش دیگر شما ابتداء تعدادی از براهین را کنار هم می چنید و نتیجه یقینی می گیرید و بعد باز هم سراغ تجربه می روید ولی اینبار تجربه شما بر اساس یک پی و زیربنای مستحکمی بنا شده است و به تبع آن درصد خطای در نتایج به شدت پایین می آید. هر چند ممکن است روش اول بتواند به نتایج روش دوم پی ببرد و ممکن هم هست نتواند. من مخصوصا این مثال را زدم که بگویم که این هم مثل آن است.
سه مثال می زنم:
  1. یک روش طبی مانند طب اسلامی است که مبتنی بر الهیات فلسفه است یعنی در فلسفه کلیات توحید و نبوت و دلیل حجیت کلام پیامبر و ... بررسی می شود و به طور کلی اگر اثبات شد در مرحله بعدی تنها با استناد با حرف پیامبری که در مرحله قبل حجیت کلام ایشان اثبات شد و جمع بندی آنچه از نزد خدا برای بشر آورده روشی را پیشنهاد می کند. پس طب اسلامی مبتنی بر الهیات فلسفه است.
  2. یک روش طبی هم مانند طب سنتی ایرانی (نه چینی و ...) است که مبتنی بر طبیعیات فلسفه است. یعنی شبیه مورد نخست (و نه عین آن) استدلالات کلی را کنار هم می چیند و به نتایج یقینی می رسد (البته این نتایج در مورد کلیات طب است نه جزئیات که جزئیات طب بر اساس همین کلیات و با تجربه به دست خواهد آمد) البته تفاوت آن با مورد اول ماورایی بودن الهیات فلسفه و ملموس و مادی بودن طبیعیات فلسفه است. یعنی وقتی شما با طبیعیات فلسفه چیزی را اثبات کردید نباید هیچ مورد نقضی داشته باشد و اگر داشت باید دوباره به استدلالتان رجوع کنید و ببینید کجای استدلال اشتباه کرده اید که بشر است و جایرالخطا و در مرحله بعد هم با استناد به همین نتایج کلی اثبات شده سراغ تحقیق در بیماری‌ها و داروها و ... خواهیم رفت.
  3. روش دیگر هم متاسفانه بدون مبانی یقینی و صرفا با روش استقرای ناقص (نه تام) به سراغ اثبات یا تقویت فرضیات و نظریات خود می رود و حتی اگر استقرا به صورت تام بود نیست فرصت بسیاری از محقق خواهد گرفت.
  • البته فلسفه شاخه دیگری هم دارد به نام ریاضیات فلسفه یا همان علوم ریاضی که موضوع آن نه مانند الهیات کاملا ماورایی است و نه مانند طبیعیات نیازمند تجربه بعدی است بلکه صرفاً با اثبات کلی مطالب به نتایج یقینی خاص خواهیم رسید و در مورد مثال مثلث هم وقتی به طور کلی و ذهنی اثبات شد که هر صه ضلعی مجموع زوایای داخلی اش ۱۸۰ درجه است هر سه ضلعی (چه بیرون از ذهن و چه در ذهن و چه در رایانه و ...) مجموع زوایای داخلی آن بی کم و کاست ۱۸۰ درجه خواهد بود. البته اگر شکی در این زمینه دارید به راحتی از هر استاد ریاضی می‌توانید این مطلب را جویا شوید. و به طور کلی این ادعا که موضوعات ریاضیات در بیرون کاربردی ندارند و فقط یک اثبات صرف ذهنی هستند کاملاً اشتباه و زیر سؤال بردن تمام علوم مهندسی (از جمله تمام علوم رایانه و پیشرفت‌های مربوط به آن) است که از توابع ریاضیات هستند.
  • گذشته از اینها حتی اگر شما پایبند به روش سوم (روش تجربی صرف) هم هستید انصاف و عقل حکم می کند که تجربه های چند هزار ساله طب عامیانه را طبی (که هر چند غیر علمی یا در صورت علمی بودن ما به منشأ آن آگاهی نداریم و در عمل معامله غیر علمی را با آن خواهیم کرد) برای آزمون و تحقیق بر فرضیات و نظریاتی که عمرشان به چند صد سال هم نمیرسد مقدم داریم و قبل از بررسی کامل یک فرضیه از رد یا اثبات آن خودداری کنیم. محسن ۩ گفتمان ۩ جمعه،۱۰ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۸:۵۸)
البته ما چه به خدا و پیغمبر ایمان بیاوریم چه نیاوریم باز هم خواهیم گفت خاصیت شلغم فلان و بهمان است. یعنی این پیشفرض به قول شما فلسفی یا الهی اصلا تاثیری در امر طبابت و درمان ندارد. نهایت اینست که پزشک پیش خودش بگوید شلغم مخلوق خداست حال تجویز و نسخه همان است. حدیث هم باید با آزمون بررسی شود. این سخن شما به این معنی است که اگر در حدیث آمد فلان ماده فلان خاصیت را دارد و چون معصوم اشتباه نمیکند(استدلال فلسفی!) پس ما چشم بسته این حدیث را به عنوان قاعده طبی تجویز کنیم در صورتی که اصلا اینگونه نیست. این روش پزشکی نیست. هر ادعایی باید بدون پیشفرضهای به قول شما فلسفی و الهی مورد بررسی قرار بگیرد. به هر حال من اینها را برای این گفتم که بلکه از این تفکر ارسطویی خارج شوید و گرنه کارکرد این صفحه فقط بحث درباره بهبود مقاله است. علوم تجربی طبیعت را مطالعه میکنند با روش تجربه. ریاضی را هم که گفتم. علوم سیاسی و حقوق و جامعه شناسی و... هم کارشان تئوریزه کردن و مدل‌سازی برای اداره جوامع بشری است. ارادتمند--تیرداد بحث۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۲۷ (UTC)پاسخ
جناب تیرداد بنده اینها را عرض کردم که شما دست از تعصب بردارید. ولی!!!! فرمودید: هر ادعایی باید بدون پیشفرضهای به قول شما فلسفی و الهی مورد بررسی قرار بگیرد. (مقصودتان هم از بررسی بررسی تجربی است) چرا باید حتما با روش تجربی بررسی شود؟ آیا این باید ، بدون دلیل است!!!؟ یا فرمودید: این روش پزشکی نیست. چرا انحصارگرایانه روش پزشکی را منحصر در روش تجربی می کنید؟ این تعصب بر روش تجربی و بی نیاز از دلیل دانستن برای چیست؟؟؟ آیا دلیل منطقی بر انحصار خود دارید؟؟؟ یا وقتی که شما به طور قطع و یقین ثابت کردید که معصوم عاری از خطا است چرا نباید چشم بسته حرفش را گوش کنید و ... دست از تعصب کورکورانه بردارید و ذره‌ای هم آزادانه و بدون جوگیری و تحت تأثیر جو حاکم بر اطرافتان تفکر نمایید. بنده بر روی هیچ عقیده ای در هیچ سطحی هیچ تعصبی ندارم ولی وقتی شما ادعایی می کنید و آنرا بی نیاز از دلیل می دانید دیگر بحثی که آمیخته با تعصب و ادعاهای بی دلیل است فایده ای ندارد.
دلیلش را عرض کردم. مطالعه عالم واقعی با ابزار واقعی تجربی و نه با خیال‌بافی الهی. اخلاط اربعه از کجا آمده است؟ این چیست اگر خیال‌بافی نیست؟--تیرداد بحث۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۰۰ (UTC)پاسخ
  • نمونه ای فرمودید به اسم شلغم . شلغم فلان و بهمان است. ولی یک بار ما می‌آییم آزمایش می کنیم که شلغم چه خاصیتی دارد که احتمال خطای فراوانی دارد؟ یک بار هم با دلایل یقینی ثابت می کنیم که معصوم عاری از اشتباه است اینبار به جای روش پرخطای تجربی همین خاصیت های شلغم را از معصوم می پرسیم یک بار هم در طب سنتی ایرانی (که از طب اسلامی پایینتر و از طب تجربی بالاتر است) می آییم مبانی کلی را با دلایل محکم می پذیریم و بر اساس این مبانی یقینی (نه بی مبنا و احتمالی) خواص شلغم را بررسی و آزمایش می کنیم. پس همین در مثال شلغم خواص شلغم را در طب اسلامی بر اساس حرف معصوم که قبلا حجیت آن ثابت شده است می پذیریم و در طب سنتی ایرانی آزمایش می کنیم ولی بر اساس و با در نظر گرفتن مبانی یقینی و در طب تجربی بدون هیچ پایه و اساسی و فقط بر اساس روش پرخطای تجربی به بررسی خواص شلغم می پردازیم
  • بنده هم همانگونه که عرض کردم این مطالب را به امید دوری برخی دوستان و کسانی که به این مقاله سر می زنند از تعصب های کورکورانه نوشته ام و باز هم عرض می کنم که دانشنامه جای اثبات یا رد نظری نیست و باید تمام نظرات به صورت بی طرفانه در آن گنجانده شوند
بدرود محسن ۩ گفتمان ۩ جمعه،۱۰ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۴:۱۰)
ظاهرا شما دچار اشتباهی هستید. به این جمله در ابتدای مقاله اخلاطگرایی (Humorism) در ویکی انگلیسی نظر بیندازید:

Humorism, or humoralism, is a now discredited theory of the makeup and workings of the human body adopted by Greek and Roman physicians and philosophers. From Hippocrates onward, the humoral theory was adopted by Greek, Roman and Islamic physicians, and became the most commonly held view of the human body among European physicians until the advent of modern medical research in the nineteenth century.

اخلاط چهارگانه تئوری منسوخ شده (از اعتبار افتاده ای) است که جهت توضیح عملکرد و تشکیلات بدن توسط پزشکان یونانی و رومی به کار گرفته شد. از زمان بقراط به بعد این نظریه توسط پزشکان رومی، یونانی و مسلمان به کار رفت و رایجترین دیدگاه به بدن انسان میان اروپاییان بود تا زمان آغاز تحقیقات مدرن پزشکی در قرن نوزدهم.... دوست عزیز هدف این دانشنامه پخش هر مطلب درست و نادرستی نیست. اینهمه هزینه برای برپا نگهداشتن سایت و اینهمه نیروی فکری در سرتاسر جهان قرار است دانش را به رایگان در دسترس همه قرار دهند. سیاست دیدگاه بی طرفانه به این مفهوم نیست که ما خود را نادان فرض کنم. دانش روز را هم به فراموشی بسپاریم و چون رباتهای ویرایشگر هر چه در مورد چیزی هست در مقالات بنویسیم. مقاله حجامت و مقاله هایی از این دست را نباید طوری نوشت گویا هنوز در قرون وسطی هستیم!هخامنشگفتمان۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)پاسخ

به شما توصیه می‌کنم به سخنان محمد محمدی ری شهری توجه کنید. ایشان که دیگر از جناح خودتان است:
«برای ارزیابی دقیق احادیث طبی و بهره‌گیری کامل از آن‌ها بهترین راه آزمایش است. در واقع آزمایش و آزمایشگاه بهترین قرینه عقلی برای اثبات صحت و سقم احادیث طبی است.»(صفحه ۲۴ دانشنامه احادیث پزشکی، مرکز تحقیقات دارالحدیث)علم‌آموزی به شیوه منسوخ شما راه به جایی نمی‌برد. اگر کسی فکر می‌کند فلان بیماری فلان طور درمان می‌شود باید این را در عالم واقع بتواند نشان بدهد. در هر حال به قول شاعر «به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست.»موسی به دین خود و عیسی هم به دین خود.
منتها ادعاهای غیرعلمی را نمی‌توانید در دانشنامه بیاورید. صحبت با شما حداقل این فایده را داشت که من ترغیب شدم در دوره‌های مقدماتی طب سنتی دانشگاه شرکت کنم محض اطلاع و آشنایی. پایدار و سلامت باشید--تیرداد بحث۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)پاسخ

  1. جناب تیرداد اگر هم می‌خواهید طب سنتی بخوانید سعی کنید با پیش فرض غیر علمی بودن سراغ آنها نروید. خوب است انسان هیچ یک از عقاید خود را صد در صد نداند و اندکی برای عقاید خود احتمال خطا بدهد. چون ممکن است آن عقیده اساساً جهل مرکب باشد. حداقل بنده سعی کرده ام اینگونه باشم و اینجا هم اگر مطلبی می نویسم اگر ادعای بدون دلیل نمی کردید و دلایل محکمی بر رد نظر من می آوردید بنده به راحتی قبول می کردم ولی متأسفانه چیزی جز جانبداری بی دلیل ندیدم.
  2. جناب تیرداد بنده از شما پرسیدم چرا فقط تجربه؟ آیا این اصرار و انحصارگرایی شما و همفکرانتان هیچ دلیلی ندارد؟ شما به جای پاسخ به بنده رو به نقل قول روی آوردید. اگر نمی توانید از طرز فکرتان دفاع کنید حداقل سکوت را پیشه کنید. اگر بحث علمی است باید بتوانید از ادعای خود دفاع کنید و اگر تقلید از بزرگانتان است بنده با شخص شما صحبتی ندارم.
  3. جناب هخامنش مغلطه نفرمایید. مهم درستی یک نظر است و گذشت زمان و مربوط به قرون وسطی بودن و امثال اینگونه الفاظ تحقیر آمیز دلیل درستی و یا غلط بودن نظری نیست. اینگونه اظهار نظر نشان از تعصب بی دلیل و کورکورانه نویسنده آن می دهد. وقتی شما در طبیعیات فلسفه مبانی را به طور یقینی ثابت می کنید اگر کسی این استدلال را نخوانده رد کند دلیل بر تعصب بی دلیل و ادعای غیر علمی اوست.
  4. این کلمه منسوخ بودن دقیقاً به چه معنی است؟ اگر به معنی رد علمی یک نظر است که جز ادعای بدون دلیل بر انحصار علم در علوم تجربی چیزی مشاهده نکرده‌ایم.
  5. گمان نمی‌کنم جناب آقای ری شهری طب خوانده باشند. تحصیل طبیعیات فلسفه خود سال‌ها طول می‌کشد. و به سر انجام رساندن طب اخلاطی بسیار بسیار سختتر و پیچیده‌تر و دقیقتر از طب تجربی است که خود ده‌ها سال به طول می‌انجامد. پس ایشان هم اگر در زمینه غیر تخصصی خود اظهار نظر کرده‌اند اعتباری ندارد. و شما هم برای اثبات مدعای خود به هر چیزی متوسل نشوید.
  6. باز هم تأکید می کنم شما باید برای هر ادعای خود دلیل بیاورید و همچنان منتظر دلایل شما بر انحصار علم در علوم تجربی هستم و اگر دلیلی ندارید و ادعای بی دلیل کرده‌اید بفرمایید تا بی‌جهت منتظر نباشیم. حداقل بنا بر ادعای خود قبل از اینکه چیزی را بخوانید و در مورد آن تحقیق کنید اظهار نظر فرمودید. آیا اینگونه اظهار نظر علمی است؟؟؟
  7. در یک دانشنامه تمام نظرات مربوط به موضوع مورد بحث باید آورده شوند و لزومی بر درستی و غلط بودن آن نیست. کسی حق ندارد در یک دانشنامه چیزی را اثبات یا رد کند. بنده هم به این همه گستردگی علوم تجربی اعتراض دارم و این روش را صد در صد غلط می دانم. پس بیایم و ... پس دانشنامه جای اثبات یا رد نظری نیست. بسیاری از مقالات را می‌توانید پیدا کنید که شما یا بنده با آن مخالیم پس بیاییم و نظر مخالف را در آن مقاله حذف کنیم.
  8. در پایان بنده اگر مورد الطاف مدیران هم فکر شما واقع نشوم مُصِّر به بی طرف کردن مقالاتی که در حوزه تخصصی بنده است می باشم . البته متأسفانه منابع اینترنتی برای ارجاع نظرات بسیار کم هستند و بیشر مکتوب هستند ولی باز هم تلاش خود را خواهم کرد که مقاله را از این حالت وحشتناک و به شدت جانبدارانه در بیاورم. شما هم اگر ادعای قابل دفاعی ندارید لطفاً لجبازی نکنید.
موفق و آزاداندیش باشید. محسن ۩ گفتمان ۩ یک‌شنبه،۱۲ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۰:۰۶)

بنده قبلا هم خدمتتان عرض کردم. آن ریاضی است که مستقل از تجربه است نه پزشکی. این شعارها که ما مبانی‌مان عقلی است و بعد تجربه هم می‌کنیم نخ‌نما شده گرامی. محسن‌خان، علم منطق یک قالب است:
اگر الف بزرگتر از ب باشد و ب بزرگتر از ج باشد، آنگاه الف بزرگتر از ج است. این استدلال یقینا معتبر است یعنی قالبش درست است. اما خود مقدمات استدلال را باید از تجربه بفهمید که درست است یا نه.(الف بزرگتر از ج است اگر دو مقدمه صادق باشند اما این استدلال راجع به صحت مقدمات فقط می‌تواند سکوت کند.)
پزشکان منطق‌دان نیستند اما خود به خود از روش‌های منطق در حد نیاز بهره می‌برند. فقر آهن می‌تواند باعث کم‌خونی شود. تقی کم‌خون است. اما نتیجه نمی‌گیریم که او فقر آهن دارد.
من عرض کردم اخلاط اربعه کجایش عقلی است؟ آیا ما همانطور که می‌دانیم 2+3=5 می‌دانیم که چهار مدل خلط! داریم؟ شما که ادعا می‌فرمایید نشان دهید که این حرف که به قول شما پایه و اساس طب شما هست را بر چه اساسی باید پذیرفت؟--تیرداد بحث۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۴۳ (UTC)پاسخ

پ.ن:شما چقدر از خودتان تعریف و تمجید می‌فرمایید.--تیرداد بحث۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۵۳ (UTC)پاسخ
جناب تیرداد:
  1. فرمایشات شما:"آن ریاضی است که مستقل از تجربه است نه پزشکی" یا "این شعارها که ما مبانی‌مان عقلی است و بعد تجربه هم می‌کنیم نخ‌نما شده" انصافاً خود شعار بدون دلایل کافی برای رد حرف من نیستند!؟
  2. گرامی ادعای من یک ادعای غیبی نیست که پنهان باشد. فقط کافی است اگر شما طالب این هستید که بدانید که استدلالاتی که بنده ادعا می کنم چیستند چند سالی به مطالعه کتب مربوطه و زیر نظر اساتید مربوطه مشغول باشید. و آن موقع اگر شما با دلایل یقینی (و نه مثل علوم تجربی و با گمان) دلیلی بر ردّ ادعای آنها یافتید بنده بدون هیچ مقاومتی خواهم پذیرفت. مطمئن باشید بنده هیچ ابایی از اعتراف به اشتباه خود ندارم. نمونه آخرش هم که یادم هست در مقاله ساندیس‌خور بود که پس از قانع شدن از توضیح جناب کاربر فرشته مرگ همانجا این مطلب را به اطلاع ایشان هم رساندم. اگر هم شما پس از مطالعه و فهم دقیق و کامل طبیعیات فلسفه با دلایل یقینی آنها را رد کردید و برای بنده هم مطرح فرمودید بنده همینجا ضمن تشکر از شما به اشتباه خود اعتراف خواهم کرد.
  3. بنده کجا از خودم تعریف تمجید کرده‌ام؟ بنده فقط روش صحیح بحث و گفتگو را عرض کرده‌ام و از شما خواسته‌ام این روش را مراعات کنید و در توضیح آن عرض کرده‌ام که فکر نکنید که بنده فقط از شما می‌خواهم این مسائل را رعایت کنید بلکه خودم به چیزی که از شما می‌خواهم پیش از آنکه از شما بخواهم خود سعی در عمل کردن به آن دارم. آیا این از نظر شما تعریف از خود است؟؟
  4. همانطور که قبلاً هم عرض کرده ام کسی منکر تجربه نیست حرف روی اصالت تجربه است نه اصل تجربه. یکبار شما آزمایش می کنید ببینید که بدن به چه چیزی نیاز دارد یک حرف است و اینکه مثلا شما می آیید کلیاتی را برای همان آزمایش‌ها و تجربه‌های بعدی اثبات می کنید حرف دیگری است. مبانی هر علمی عقلی است. شما نمی توانید قبل از اینکه با دلایل کاملاً عقلی علم را منحصر در تجربه کنید این ادعا را بکنید. قبل از اینکه وارد هر علمی هم شوید باید راه‌کارها و روش‌ها و ... را به طور جداگانه مورد تحلیل قرار دهید. ایرادی هم که به علوم تجربی گرفته می شود همین است که بدون هیچ پایه و مبنایی یک راست به سراغ آزمایش می رود. این می شود که مثلا برای آزمایش یک دارو مثلاً در یک منطقه شما می بینید که روی هشتاد در صد افراد جواب می دهد ولی ده سال بعد می بینید که در منطقه ای دیگر نتیجه عکس آن است. غافل از اینکه مثلاً در این منطقه اکثر افراد مثلاً سودایی هستند و در منطقه دیگر اکثر افراد دموی و ... یا مثلاً در طب سنتی ایرانی آنچه که شما میگرن می نامید شامل حدود ۲۸ نوع سر درد که هر کدام نشانه و درمان خاص خود را دارند یا بسیاری از بیماری های صعب العلاج یا لاعلاج در طب تجربی سطحی نگر در طب سنتی (حالا طب اسلامی بماند) به راحتی در مراحل اولیه قابل درمان است و ... دوست گرامی بنده از خود تعریف و تمجید نکرده‌ام بلکه غرض این بوده که خدمت شما عرض کنم بنده هیچ تعصب و اصرار کورکورانهای روی عقاید خود ندارم . پس شما هم چیزی که در مورد آن کاملاً اطلاع ندارید و با دلایل یقینی آنرا رد نکرده‌اید محکوم و رد نکنید. بد نیست اگر طالب حق هستید علاوه بر پیگیری طب سنتی (بالاخره ممکن است یک بچه هم حرفی بزند که کاملاً خلاف عقیده شما ولی صحیح باشد) کمی هم پای درد دل پزشکانی که تخصص های خود را از دانشگاه‌های به نام اروپایی گرفته‌اند ولی اکنون به عنوان یکی از متخصصین طب سنتی - اسلامی هستند. پزشکانی که تخصص های بسیار بالا در طب تجربی و هم تخصص بسیار بالا در طب سنتی دارند.
در تحصیل حق و حقیقت موفق باشید. محسن ۩ گفتمان ۩ یک‌شنبه،۱۲ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۸:۲۰)
مغلطه؟ جناب محسن به جای سفسطه روی داستان عقل و حواس لطف کرده این استدلال موجود در طبیعیات فلسفه که درستی نظریه اخلاط را کاملا ثابت کرده همینجا بیاورید. شاید لازم باشد ما بنای کل مقالات علوم پزشکی را عوض کنیم؟ نظریه اخلاط اگر درست بود که کنار گذاشته نمی شد. بشر زمانی به خیلی چیزها اعتقاد داشت اکنون اما رد شده اند اینکه زمانی فلاسفه با نیروی ذهنی چیزی را (به اشتباه) اثبات کرده و درست فرض کرده اند دلیل نمی شود برای انسان امروزی که چشمش را به حقایق ملموس علمی ببندد. اینکه حدیث آمده حجامت کنید دلیل فلسفی برای اثبات خواص پزشکی حجامت نیست. ولی دلیل خوبی است برای انجام حجامت به عنوان یک فریضه دینی و عمل به سنت رسول که بحث دیگری است.هخامنشگفتمان۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۸ (UTC)پاسخ
  1. بنده سفسطه می کنم یا شما؟ شما که بی دلیل دارید علم را منحصر در علوم تجربی می کنید؟ و اصرار هم دارید که این هست و جز این نیست؟ استدلالات ما کاملاً رو هستند و چیز پنهانی و غیبی وجود ندارد (در بند قبلی شماره دو توضیح داده ام). نکنه انتظار دارید چندین سال درس را بنده در صفحه بحث اینجا خدمتتان عرض کنم!!!!!!!؟
  2. لطف بفرمایید کمی با دقت بیشتر مطالعه فرمایید. بنده کجا گفتم طبیعیات فلسفه با حدیث اثبات می شود؟؟؟؟ کی گفتم حدیث دلیل فلسفی است؟؟ پس به جای پاسخ به شما. ارجاعتان می دهم به مطالعه دقیقتر عرایض بنده.
  3. لازم نیست که بنای علوم پزشکی را عوض کنید. هر کدام سر جای خودشان هستند. کافیست اگر تعصب ندارید بعد از تحصیل کامل هر دو مکتب خودتان را فریب نداده و آن مکتبی که درستتر است بپذیرید هر چند اکثریت مخالف آن باشند. دوست گرامی این را هم بدانید که مهم پرطرفدار بودن یک نظر نیست بلکه درستی آن است. در طول تاریخ هم ممکن است در زمان های مختلفی یک عقیده کاملاً غلط پرطرفدار بوده باشد.
لطفاً کمی دقیقتر مطالعه و اظهار نظر بفرمایید.
موفق و پیروز باشید. محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۱۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۵:۵۰)
پس دلایل چنان طولانی است و مفصل که جای گفتنش نمی شود. (احتمالا منظورتان کل فلسفه اسلامی است؟!)، مشکل دیگر ما واژگان است. ظاهرا من و شما مفاهیم متفاوتی از واژه علم در سر داریم. علمی که من می گویم این تعریف را دارد:

علم ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعی در قالب توضیح‌ها و پیش‌بینی‌های آزمایش‌شدنی.

تعریف شما از علم گویا چیز دیگری است. در مورد سفسطه گویا فلسفیدن تخصص شماست من بلد نیستم. پیشرفتهای دانش پزشکی در همین 200-300 سالی که نظریه اخلاط کنار گذاشته شد را مقایسه کنید با چند هزار سال قبلش تا متوجه شوید مساله اکثریت داشتن طرفداران یک نظریه نیست. پزشکی امروزی بر پایه یک نظریه واحد کل گرا بنا نشده و اصولا تفاوت پزشکی مدرن با هزاران نوع پزشکی کل گرا (Hollistic) در این است، دوست عزیز!هخامنشگفتمان۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)پاسخ

شما گفتید مبنای طب سنتی اخلاط اربعه است. و همچنین گفتید که اخلاط اربعه یقینی و غیر تجربی است(همچون ریاضیات پیشینی و مستقل از تجربه است.) قرار بود ثابت کنید که همانطور که 2+3=5 چهار مدل خلط داریم. اما به جای اثبات جواب بی‌ربط نوشتید. اثبات کنید. پیش آن اساتید طب سنتی که می‌گویند طب باید استدلال فلسفی کند بروید و از آن‌ها بپرسید. اما اگر نمی‌توانید، بیخود ادعا نکنید. شما قشر آخوند متعصب‌ترین افراد هستید اما ادعای آزاداندیشی‌تان از همه بیش‌تر است.
پانویس: من از شما نخواستم کل طب سنتی را اینجا بنویسید که مدام تکرار می‌کنید:اینجا کلاس درس نیست. من فقط یک مطلب خاص را از شما توضیح خواستم. اگر خودتان نمی‌توانید آدرس آن متن تخصصی و سنگینی که می‌گویید بنویسید تا من بروم از روی آن اثبات اخلاط اربعه را بخوانم.--تیرداد بحث۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)پاسخ


  1. من ادعا نمی کنم و سالهاست که به تحصیل طب مشغولم(البته بیشتر طبیعیات فلسفه) ولی وقتی شما هیچ زمینه ذهنی در مورد اخلاط اربعه ندارید و در حد یک شناخت بسیار سطحی است من استدلالات سنگین فلسفی را چگونه برای شما که حتی چند روز در این زمینه هم کار نکرده اید بیان کنم. محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۱۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۲۱:۰۳)
  2. این فرمایش شما : "شما قشر آخوند متعصب‌ترین افراد هستید اما ادعای آزاداندیشی‌تان از همه بیش‌تر است." بر چه اساسی است؟؟؟ اینکه شما را دعوت می کنم که دست از تعصب بردارید و به جای ندانسته رد کردن به دنبال آنچه که چشم بسته آنرا رد می کنید بروید دلیل بر متعصب بودن من است؟؟؟دست پیش می گیرید که ... شما تعریفی از علم کردید.هر کسی می تواند هر طوری که می خواهد هر چیز را تعریف کند. مهم قابل دفاع بودن آن است. وقتی شما بدون دلیل علم را محصور در علوم تجربی (قابل آزمایش بودن!!) این خودش یه تعریف است ولی یک تعریف آمیخته با تعصب. اگر مطلب توضیح مختصر در مورد معرفی مکاتب مختلف طبی است که قبلاً عرض کردم ولی وقتی قرار است که یکی یکی نظرات مختلف بررسی شوند و به طور دقیق استدلال آورده شود دیگر در یک صفحه و دو صفحه جا نمی شود. شما یک پرسش کلی میکنید و دوست دارید در چند سطر پاسخ داده شود. متأسفانه قصد شما از بحث بررسی درستی بین عقیده من و عقیده خودتان نیست. بلکه عقیده خودتان را درست فرض کرده‌اید و سعی در قانع کردن من دارید چرا که اگر به دنبال حقیقت و درستی چیزی بودید همانگونه که قبلاً هم عرض کرده ام ادعای من چیز پنهانی نیست و شما به راحتی می توانید به دنبال درستی یا نادرستی آنها بروید. همانگونه هم که عرض کردم اگر با دلایل یقینی استدلال مدافعان اخلاط اربعه را رد کنید (که متأسفانه نادیده گرفتید) بنده همینجا اعتراف به اشتباه خود می کنم. ولی شما از رفتن به دنبال حقیقت واهمه دارید! چرا؟ نمی دانم! البته حق هم دارید.وقتی علوم تجربی بی مبنا هست و مبانی ادعایی آن در حد یک توضیح وحی منزل گونه در چند سطر خلاصه می شود. دیگر درک این مطلب که باید کلیات یک علم به طورت جداگانه بررسی شوند امری دور از ذهن می نماید. اساساً علوم سطحی نیاز به اثبات یقینی ادعاهای خود نیستند و با آزمون و خطا و صرف هزینه های گزاف به نتایج هر چند اندک خود می رسند مدعیان آن هم به جای مطالعه و تحقیق کامل در بیرون راندن طرف مقابل با تحقیر تخصص کاملی دارند. محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۱۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۲۱:۰۳)
  3. جالب اینجاست که شما به جای مطالعه دقیق حرفهای من و پاسخ منطقی به آنها (البته اگر پاسخی داشته باشید) مدام حرف خود را تکرار می کنید.!؟ عیبی ندارد. خود گویید و خود خندید! محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۱۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۲۱:۰۳)
پانویس: بنده لزومی ندارد به شما آدرس بدهم. شما فقط چند قدمی لطف بفرمایید و به دانشکده طب سنتی بروید (پیش استاد دکتر ناظم و ...) یا مؤسسه تحقیقات حجامت بروید (پیش استاد دکتر خیر اندیش و ...) و تا دلتان بخواهد متون تخصصی در اختیارتان قرار داده شود. البته حتماٌ می دانید که درک و فهم یک متن تخصصی نیاز به پیش نیاز دارد وگرنه خواننده مجبور خواهد بود با حدس و گمان خود از متن چیزهایی را برداشت کند که هر متخصصی در آن زمینه را به خنده وادارد. یادم هست چندی پیش مناظره‌ای شبکه خبر گذاشته بود و گمان کنم فرد مورد نظر سمتی که داشتند مربوط به رسیدگی به پرونده پزشکان متخلف بود و ... بین مناظره برگشتند و گفتند که بنده در اینترنت سرچ کردم! (حالا گردش در اینترنت چقدر علمی است بماند!!) که شما پزشکان طب سنتی ادعا می کنید که بدن از خاک و آب و آتش و ... تشکیل شده است !!!!!!!!!! باور بفرمایید دیگر نتوانستم جلوی خنده خودم را بگیرم........ محسن ۩ گفتمان ۩ سه‌شنبه،۱۴ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۲۱:۲۲)

علوم تجربی بی مبنا هست....؟؟!! متوجه منظورتان نمی شوم. علوم تجربی از از پزشکی گرفته تا شیمی و فیزیک و زیست شناسی همه بی مبنا شدند. علومی که جهان امروز را تغییر را متحول کرده اند بی مبنایند. بر اثر همین بی مبنایی است که دیگر آدم ها میلیون میلیون از وبا و حصبه و آبله و سل نمی میرند یا کور و فلج نمی شوند. در اثر همین بی مبنایی است که هواپیما و اتومبیل و کامپیوتر را ساخته اند و به ما داده اند. لابد طب قدیم با مبنا بوده اساسش فلسفه بافی های بی سر و ته و بی خاصیتی اش از روز روشن تر است. دوست عزیز من چند سال است در ویکی پدیا مشارکت می کنم و تا به حال نشده در حین بحثی علمی (از ریاضی گرفته تا الکترونیک و علوم دینی گرفته تا معماری) کسی در پاسخ به سوالی چنین پاسخ گوید که شما پیش نیاز لازم را برای فهمیدن جواب ندارید، و یا اگر سوال دارید بروید فلان دانشکده از فلان شخص بپرسید. مگر شما خودتان را در این زمینه متخصص نمی دانید؟ آیا این نوع پاسخ دادن دلیلی جز عجز از پاسخ دادن به سوالات دارد؟ من خودم و با گوش های خودم بارها از حکما! شنیده ام که می گویند بدن انسان از چهار عنصر خاک و آب و آتش و باد ساخته شده است و بهم خوردن نسبت این عناصر عامل همه بیماری هاست. طبیعی است که خیلی ها از این صحبت خنده شان بگیرد ولی اینکه شما خنده تان گرفته..م‍انفی۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)پاسخ

جناب مانفی به جای شعار دادن اگر جوابی دارید بند به بند به حرف‌های من پاسخ دهید.
  1. پاسخ چند سطری برای وقتی است که شما مبنای علمی را بپذیرید و در مورد یکی از مسائل فرعی آن سؤالی داشته باشید ولی وقتی اساس یک علم را انکار می کنید دیگر کار یک صفحه و دو صفحه نیست.
  2. جناب مانفی مثل اینکه به ناموستان توهین شده؟؟؟ بنده چند بار باید تکرار کنم که شما هر وقت طب اخلاطی را مطالعه فرمودید و با دلایل یقینی (نه با مسخره کردن! و تحقیر) توانستید ثابت کنید که آنها غلط هستند بنده همینجا به اشتباه خود اعتراف می کنم. البته اگر بتوانید!! در ضمن فهم این مطلب سخت نیست که وقتی شما سؤال کلی می پرسید و پاسخ سؤالتان صدها ساعت وقت برای فهم آن نیاز است نمی توان در چند دقیقه اینجا نگاشت. اگر هم نمی دانید بدانید که طب تجربی بسیار ساده است و شما یکی دو نمونه آزمایش و نقل قول و کلمات قصار را می توانید اینجا ردیف کنید و ... ولی طب اخلاطی و کلاً مباحث فلسفی چون بر اساس یقینیات هستند با مطالعه سر سری آنها چیزی از آن نخواهید فهمید. نمونه آن همان نقل قول از آن استادتان در مناظره تلویزیونی بود که اگر تمام کتب طب سنتی را بگردید اینچنین حرفی را در هیچ کجای آن پیدا نخواهید کرد. به اضافه اینکه برای چندمین بار عرض می کنم که این مطالب علم غیب نیستند ولی وقتی شما واهمه دارید از دنبال حقیقت رفتن دیگر ....
  3. پیش رفتهایی مانند اتومبیل و هواپیما و ... را مثال زدید. گرامی! ما مثل شما متعصب نیستم که ندانسته رد کنیم! مسئله روی روش با مبنای یقینی و بر اساس آزمون و خطا است. شما در مورد پیشرفت‌ها هم هر وقت پیشرفتی دیدید حتماً رد پای یک علم یقینی در کار است. شما علوم مهندسی و از جمله مهندسی پزشکی و علوم کامپیوتر که خود زیرمجموعه ریاضی که یک علم یقینی و دقیق است را از علوم ظنی و مانند شیمی فعلی و زیست شناسی فعلی بگیرید بفرمایید چه از پیششرفت‌های جدید می ماند؟ اتفاقاً هر جا مشکل و ضرری و خطای بزرگی مشاهده می شود مربوط به علوم بی پایه یا همان با پایه آزمون و خطا است. در هر علمی هم باید قبل از ورود به آن علم روش آن علم را باید در یک علم مقدمه‌ای بررسی کرد وگرنه همین می شود که مشاهده می کنیم. هر چقدر هم علوم بر اساس حدس و گمان پیشرفت می کند گرهی بر گره بشر افزوده می شود و در مقابل هر جا نقش علوم یقینی مثل علوم ریاضی و مهندسی و ... پر رنگ است بر اساس دقتی که در آن علم است سود و نفع فراوانی به بشر رسیده است. به اضافه اینکه متأسفانه به ذهن شما اینگونه القا کرده اند که هر چه پیشرفت است مربوط به چند صد سال پیش است. باید به عرض برسانم بسیاری از مبانی پزشکی که بر اساس و اصول دقیق است قریب به اتفاق آنها از طب اخلاطی برداشت شده است هر چند ریشه و اساس آن شاید به سبب عدم فهم به سویی نهاده شده است. اساساً شما هر چه را نمی فهمید غلط می شمارید. و حتی به خود زحمت تحقیق کامل در مورد آنچه هنوز کامل نفهمیده اند را نمی دهند.
  4. کدام یک از حکما فرموده که بدن از خاک و آب و آتش و باد تشکیل شده است!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟ لطف بفرمایید برای رسیدن به هدفتان هر نسبتی را به هر کسی ندهید.شما هر چه کتب فراوان مربوط به طبیعیات فلسفه را زیر و رو کنید این جمله را نمی توانید پیدا کنید.پس یا دروغ می گویید یا به شما دروغ گفته اند که در صورت اول تکلیف مشخص است و در صورت دوم به شما توصیه می کنم که کمی دقیق باشید. در همان برنامه تلویزیونی که بزرگی از بزرگان طب تجربی! این حرف مضحک را به طب سنتی آن هم با یک سرچ اینترنتی (که از همینجا می توان به نوع علم اندوزی در بقیه مسائل هم پی برد) نسبت داد متخصصین طب سنتی که در آنجا حضور داشتند هم همان عکس العمل مرا داشتند. حال این خود مشت نمونه خروار است و اگر کمی عاقل باشید و احساساتی نشوید حداقل اندکی احتمال اشتباه به خود می دادید. البته اگر همانطور که در بند (۱) عرض کردم به اگر حرف‌های مرا توهین به ناموستان تلقی نکنید و به جای شعار یکی یکی حرفهای مرا با استدلال و نه شعار رد کنید. اگر هم حرفی برای گفتن ندارید سکوت بهترین پیشنهاد است. محسن ۩ گفتمان ۩ چهارشنبه،۱۵ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۲۲:۳۵)

جناب همان خواستار پایان بحث و جناب محسن خواستار پاسخ به بند بند شده اند. من برای اینکه به هر دو درخواست پاسخ داده باشم خلاصه و برای آخرین بار در این مورد می‌نویسم:

1- پرسشی که از شما شد (چگونه فلسفه ثابت می کند اخلاط چهار تایند و نه سه تا یا پنج تا)، ربطی به قبول داشتن اساس علم ندارد، بلکه وقتی شما همه چیز را در این علم قابل اثبات به صورت نظری می دانید ولی از انجام ادعای خود عاجزید طبیعتا همه حرف هایتان زیر سوال خواهد رفت.

2- تفکر شما این است که فقط اگر کسی به ناموستان توهین کرد (یعنی گفت بعضی اعضای خانواده شما به بعضی مشاغل مشغول اند) جای عصبانی شدن است ولی اگر کسی علنا به فهم و شعور شما اهانت کرد هیچ اشکالی ندارد. با همین طرز تفکر است که بی سوادان شیادی چون دکتر خدادادی و دکتر روازاده به خود اجازه می دهند با حرف هایشان هفتاد میلیون ایران را احمق جلوه دهند و آنان را در جهان مسخره خاص و عام کنند. نمونه بارز آن اینکه مطالب بافته ذهن های بیکار و سراسر اشتباه را یقینیات می خوانید و در مقابل مطالبی که برای آنها میلیون ها ساعت تجربه و پژوهش انجام شده است را سراسر بی پایه می نامید.

3- تمامی علوم مهندسی پایه تجربی دارند و بعد از آن برخی مطالب تجربی به دست آمده با ریاضیات مدل سازی شده اند. در مورد علوم جدید و قدیم هم همین بس که موفقیت و سودمندی پزشکی جدید و قدیم را کنار هم بگذاریم. آخر انصافا علم پزشکی که اساسا وجود میکروب را قبول ندارد را می شود علم نامید؟

4- «در دیدگاه طب سنتی هر جسم مرکبی از چهار رکن (آب، هوا، خاک، آتش) تشکیل شده است و اختلاف مقدار این عناصر یا ارکان در اجسام، آنها را با یکدیگر متفاوت می کند و مزاجهای مختلف را ایجاد می کند. این عناصر یا ارکان چهارگانه خصوصیاتی دارند که با ترکیب آنها مزاجی با خصوصیات خاص ایجاد می شود.» این مطلب را بنده از خودم در نیاورده ام بلکه در مقاله طب سنتی در عصر جدید نوشته دكتر شراره دوستی رضایی عضو موسسه تحقيقات حجامت ايران، موجود است. منبع. البته نیاز به این منبع دهی هم نبود. همه می دانند classical element (تشکیل شدن همه چیز از جمله بدن انسان از چهار عنصر) اصل فلسفه و جهان بینی یونانی است که بعد ها توسط فرهنگ های مختلف از هندی گرفته تا چینی و اسلامی و ژاپنی کپی برداری شد. م‍انفی۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۳۳ (UTC)پاسخ

لطفاً این بحث را دیگر اینجاادامه ندهید.--همان (بحث) ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۴۲ (UTC)پاسخ
با توجه به فرمایش جناب همان بنده پاسخ مختصری به پرسشهایتان می دهم و اگر دوست داشتید با هم صحبتی بکنیم در فضایی غیر از ویکی پدیا (مانند یاهو مسنجر و ...) در خدمتتان هستم. البته بنده در صورت فرصت داشتن باز هم سعی خواهم کرد مقاله را در حد توان و در صورت عدم مقابله مدیریتی متعادلتر کنم.
  1. دوست گرامی لطف بفرمایید و منت بر من بنهید و کمی دقیقتر حرف مرا بخوانید. وقتی اساس یک علم اخلاط اربعه است پس اثبات درستی این اساس (و نه مطلب فرعی) زمان درازی می طلبد. شما اگر در طب سنتی تحصیل می کردید (نه از جهت قبول یا عدم قبول) و حجم مباحث را می دیدید باور کنید این حرف را نمی زدید. اگر بنده ادعایی می کردم و هیچ منبع و آدرسی برای بررسی نمی دادم حق با شما بود ولی وقتی راه برای بررسی و رد حرفهای بنده برای شما باز است پس لطف کنید حرف بی اساس نزنید.
  2. بنده توهین به ناموس را مثال عرض کردم . می شد توهین به شعور را هم بگویم. در هر صورت. بنده دکتر روازاده و خدادادی را به عنوان متخصص طب سنتی نمی شناسم. البته ممکن است باشند ولی بنده به این نتیجه تا به حال نرسیده ام و سعی می کنم زود در مورد افراد و با جو گیری قضاوت نکنم ولی به هر حال تا به حال به این نتیجه نرسیده ام که ایشان متخصص هستند. بلکه آقای دکتر روازاده به عنوان مثال تحصیلات طب جدید را دارند که در گسترش تغذیه طبیعی و سالم تلاش زیادی کرده اند و البته چیزهایی هم از طب سنتی بلدند ولی طب سنتی ایرانی آنقدر سنگین و سخت است که بنده به این راحتی نمی توانم آنرا به کسی نسبت بدهم. شما از واژه شیاد استفاده کردید. شما بر چه اساسی این حرف را می زنید. آیا خودتان می توانید ادعاهای آنها را رد کنید. بنده بعضی از ادعاهای ایشان را کاملاً درست می دانم که در آن زمینه طب تجربی به شعور من توهین می کند بعضی را هم نه برایم ثابت شده و نه به طور قطع می توانم رد کنم. سعی کنید جوگیر نشوید. و به جای شعار دادن (توهین به شعور و مسخره خاص و عام شدن و ...) سعی کنید با استدلال حرف بزنید. یعنی اگر شما فکر کردید که به شعورتان توهین شده پس یعنی حرف فلان شخص غلط است؟؟؟ یا شما متخصص در طب نیستید که هیچ . اگر هستید متخصص اینطور حرف نمی زند. خیلی از حرفهایی که الان اساتید طب تجربی می زنند زمانی مورد تمسخر قرار می گرفت آیا تمسخر یک حرف دلیل خوبی برای غلط بودن آن است؟؟؟ به جای شعار دادن اگر می توانید بروید و با دلیل و نه تحت تاثیر جو تمسخر و ... حرفهایتان را ثابت کنید. شعار دادن و ادعای اینکه فلسفه کار آدم‌های بیکار و بافته ذهن است تنها دلیل بر عدم فهم مطلب توسط فرد شعار دهنده است و هر چه حجم این حرفها بیشتر باشد ...
  3. تجربه پایه و اساس نیست بلکه روش است. اول تشریف بفرمایید و مفاهیم ابتدایی مثل فرق پایه و روش یک علم را بیاموزید بعد در خدمتتان هستیم. تجربه روشی از روش های تحصیل علم است و به اندازه خود اعتبار دارد و نه بیشتر و اندازه اعتبار آن در مقدمه آن علم یا همان فلسفه آن علم بررسی می شود. هر علمی قبل از ورود به آن باید روش آن توسط فلسفه آن علم مورد بررسی قرار بگیرد. در هر علم که با تجربه سر و کار دارد حتما از تجربه استفاده می شود و از آن بالاتر بشر از بدو تولد جهان اطراف خود را با تجربه در میابد و همانطور که بارها عرض کرده ام مشکل با اصل تجربه نیست بلکه با درجه اعتبار تجربه است. در مورد کنار هم گذاشتن طب جدید و قدیم باز جو زده شدید. گرامی برای موفقیت یک علمی فقط اساس و پایه درست کافی نیست. بلکه افرادی که آن علم را به کار می گیرند و شرایط فراوان دیگری هم در نتیجه دهی آن موثر است. بارها گفته ام و بار دیگر هم عرض می کنم که فرق طب سنتی و طب تجربی در شناخت میکروب و پیشرفتهای دیگر نیست. بلکه اینها ابزار کار هستند و اگر چنین ابزاری در قدیم هم بود همین نتیجه را می داد و اساساً اختراج میکروسکوپ محصول یک علم یقینی است و همان ابزار اگر در اختیار طب اخلاطی قرار می گرفت نتایج صدها برابر بیشتر می بود. به عبارت روشنتر پیشرفتهای کنونی پیشرفت علوم ریاضی است نه علوم تجربی و اگر چنین پیشرفتهایی در علوم ریاضی با طب اخلاطی همراه می بود صدها برابر نتایج درخشانتری به دست می آمد.
  4. اولا اینکه شما لطف کنید از یک منبع معتبر مدرک بیاورید. قبلاً هم عرض کردم طب اخلاطی آنقدر پیچیده و دقیق است که هر کسی نمی تواند از عهده آن بر آید. کسی هم نگفته منشأ جهان چهار عنصر نیست. ولی منشأ یک حرف است و تشکیل جسم از آن عنصر حرف دیگر. الان بسیاری از عناصر موجود در جسم ما منشأ خاکی دارند. یعنی گیاه در خاک رشد کرده و ما آن را خورده ایم و ... حال آیا این مطلب درست است که ما بگوییم که شما ادعا می کنید که بدن از خاک درست شده است. بحث عناصر چهارگانه یک بحث مفصلی است که بسیار بسیار دقیتر از اینها باید مورد بررسی قرار گیرد ولی ظاهرا شما عجله دارید.
ثانیاً اصلا متوجه هستید چه می گویید می گویید که از فلان جا کپی شده است.از شما می پرسم آیا اگر دو نفر یک حرف را بزنند یعنی از هم کپی کرده اند . مثلاً من هم بگویم دزدی بد است و شما هم بگویید دزدی بد است. پس من از شما یا شما از من کپی کرده اید؟؟ انس با مطالب ظنی چه بر سر تفکر شما آورده است!!!
در پایان ضمن تاکید بر پیگیر بودن متعادل کردن و مقالات در حد فرصت و عدم مواجهه با برخورد مدیران مدافع علوم تجربی باز با توجه به توصیه دوست گرامی جناب همان از دوستانی که قصد ادامه بحث را دارند می خواهم در جاهایی مانند یاهو مسنجر و ... در خدمتشان باشم.البته این بحث مختصر برای ایجاد پرسش و به تبع رفتن به سراغ پاسخ آن برای کسانی که اندک حق طلبی را دارند کافی خواهد بود.
بدرود. محسن ۩ گفتمان ۩ پنجشنبه،۱۶ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۱۷:۵۱)

در مورد مکاتب مدعی درمان با حجامت

[ویرایش]

مکاتب مختلفی در مورد حجامت اظهار نظر می‌کنند و هر کدام نیز نظری در اینباره دارند. از طب سنتی ایرانی بگیرید تا طب اسلامی و تا طب سنتی عربی و تا طب سنتی چینی و ... در مقاله‌ای هم که با این وسعت مکاتب مختلف در مورد آن اظهار نظر کرده‌اند روا نیست که از دید یک مکتب و متخصصین آن مکتب طبی صرفاً موضوع مورد سنجش قرار گیرد و باقی نظرات در حاشیه مطرح شوند. مثلاً نظر یک متخصص طب تجربی که اظهار نظری بدون دلایل کافی در مورد حجامت کرده جدا از متن اصلی به گونه‌ای که جلب توجه کند مطرح شود ولی پاسخ بنیانگذار مؤسسسه تحقیقات حجامت کلا حذف شود. روال بر این بوده است که بعد از نظرات مخالف یک نظر در پایان پاسخ آن نظرات هم بیان شود تا مخاطب خود برگزیند که کدام نظر صحیحتر است. شما هم اگر ویرایش جانبدارانه را وانهید بنده با کمال میل با شما همکاری خواهم کرد ولی اگر قصدتان اعمال نظرات شخصی یکسویه است (هر چند با عنوان تحقیقات شخصی است) انتظار همکاری را نداشته باشید. محسن ۩ گفتمان ۩ دوشنبه،۶ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۸:۵۳)

دانشنامه یا منبر!

[ویرایش]

دوستان باید بدانند که اینجا منبر نیست . نه منبر طب اسلامی و طب سنتی ایرانی و نه منبر طب تجربی. در یک دانشنامه به جای ارشاد و راهنمایی برای تبلیغ نظری در مورد موضوع مقاله فقط باید به آوردن تمام نظراتی که درگیر موضوع مقاله هستند اکتفا کرد و به هیچ عنوان آنها را تحلیل نکرد مگر اینکه تحلیل طرف دیگر هم بیان شود. محسن ۩ گفتمان ۩ دوشنبه،۶ تیر ۱۳۹۰، ساعت IRDT) ۸:۵۷)

حجامت و پزشکی امروز

[ویرایش]

Dr.m habibi (بحث) ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۰ (UTC) بادکش یا کاپینگ روشی از درمان است که با ریشه ای به قدمت تاریخ در اکثر مکاتب طب سنتی مورد استفاده بوده است. وقتی یک روش درمانی با اندک تغییری توسط فرهنگ های مختلف بشری و طی قرن های متمادی بکار گرفته شده نشان خوبی از اثر بخش بودن این روش درمان است. سوالات زیادی در مورد حجامت و کاپینگ در صفحه بحث مطرح شده که سعی می کنم به عنوان یک پزشک و یک متخصص طب سوزنی به ان جواب دهم. اولین سوال مهم در مورد استفاده از واژه های طب سنتی مثل سردی و گرمی و.... است که برای کسانیکه اندک اشنایی با علم پزشکی امروز دارند نا آشنا و حتی خنده دار جلوه میکند. هزاران سال قبل پیش از اینکه بشر با ابزار دقیق و اندازه گیری های کمی و بدون نگاه ایدولوژیک به فهم چیستی جهان بپردازد با استفاده از تجربه و بر پایه ازمون و خطا برخی از روش های درمانی را اموخته بود به عنوان مثال رابطه فلان گیاه و فلان بیماری. اما هنوز درک درستی از بدن ادمی نداشتند به خاطر همین و برای اینکه انسان ذاتا عادت دارد پدیده ها و اشیا را طبقه بندی کند شروع به طبقه بندی بیماری ها و روش های درمانی کرد البته هرچند این نوع دسته بندی بیماری ها چندان به روز نیست ولی از ارزش درمانی مثلا حجامت کم نمی کند چون مثلا حجامت طی سالیان متمادی و توسط پزشکان زیادی برای طیف گسترده ای از بیماری ها به کار گرفته شده و مدام مورد ارزیابی کیفی قرار گرفته هر چند علم جدید ارزیابی کیفی را چندان علمی نمی پندارد و به جای ان از سنجش های کمی و قابل اندازه گیری بهره می برد.اما قرن ها تجربه اثر بخشی این روش ها را ثابت کرده است. سوال دیگر این است که ایا کاپینک و حجامت که در مقالات تحقیقی به کاپینگ تر شهرت دارد موثر است یا نه. سازمان بهداشت جهانی سالهاست سیاست های جهانی و منطقه ای را در مورد طب سنتی و مکمل تعریف کرده که در تار نمای ان قابل مشاهده است. سازمانهای مرجع پزشکی مثل سازمان بهداشت جهانی و سازمان غذا وداروی ایالات متحده به عنوان دو مرجع جهانی که تمامی  استاندارد های روز پزشکی را تعریف میکنند کاپینگ را در ذیل عنوان طب سوزنی به رسمیت شناخته و اکنون حجامت و کاپینگ در تمامی دانشگاه هامعتبردنیا درقالب طب مکمل تدریس شده و درتمامی کشورهای پیشرفته انجام شده وحتی تحت پوشش بیمه نیز قرار می گیرد.سوا مهم دیگر این است که مکانیزم اثر کاپینگ یا حجامت چیست. هزاران مقاله در سالهای اخیر در مورد مکانیزم اثر تحریکیحجامت وجود دارد که با مراجعه به سایت های معتبر مثلsciencedirect قابل دسترسی است. اما به طور خلاصه تحریک پوست و عضله زیر ان موجب ارسال پیام های عصبی به سمت نخاع و مغز میانی شده و سپس با تحریک محور هیپوفیز هیپوتالاموس ودرنهایت تحریک قشر مغز موجب ازاد شدن واسطه های شیمیایی و هورمون های زیادی میگردد.و با نگاهی به متون علمی دنیا هر روز دانش ما نسبت به مکانیزم های مختلف کاپینگ بیشتر می شود.  پاسخ

فصد یا حجامت

[ویرایش]

سلام
دوستان خسته نباشید.
فقط خواستم به محضر دوستان برسانم که فصد با حجامت از نظر چگونگی و همچنین تاثیر تفاوت دارد. اگر ممکن باشد این انتقال را فسخ بفرمایید. تا مقاله ای مستقل تحت عنوان فصد هم داشته باشیم.
با احترام.Jacopo188 (بحث) ‏۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)پاسخ

بازبینی مقاله

[ویرایش]

مقاله مورد بازبینی کلی قرار گرفت برخی مطالب بدون منبع که مدتها برچسب مدرک داشت حذف شد. مقاله کماکان نیاز به گسترش در قسمت تاریخچه و تحقیقات دارد. مقدمه طولانی است و مطالب به بخشهای مربوط باید منتقل شود. بعضی قسمتهای بدون منبع برای اینکه شبه عدم بی طرفی ایجاد نشود نگه داشته شد ولی همچنان نیاز به منبع دهی دارد. ...و ما کماکان منتظر نتایج بودجه های هنگفت صرف شده در مرکز تحقیقات حجامت ایران هستیم!به مه نه مه به/هخامنش/گفتگو ۸ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)پاسخ

جانبدارانه بودن نوشتار

[ویرایش]

@محسن مقدس زاده: محترم؛ با سلام
گویا چنین عنوان شده که این مقاله توسط بعضی کاربران، سمت و سو می‌گیرد و بی‌طرفی را برکنار می‌گذارد.. لطفاً شواهد این مدعا را برای همگی بیان فرمایید.
با تشکراُمیــــدگفتگو۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۴۰ (ایران)۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)پاسخ

اول اینکه در مقاله برای حجامت عوارضی بیان شده است. البته اگر این عوارض ادعایی با منبع باشد با رعایت بی طرفی در لحن و ... می تواند در مقاله باشد ولی باید در متن مقاله هم طوری نوشته نشود که حقیقت تلقی شود! برای نمونه آیا این تیتر بی طرفانه‌تر است یا این تیتر !؟
دوم اینکه اهدای خون جایگزین مناسب برای حجامت است آیا باید به این صورت مطرح شود یا به این صورت !؟ به نظر شما کدام بی طرفانه تر و کدام جانبدارانه تر است!؟
سوم دلیل حذف یک پیوند به بیرون که کاملا مرتبط با مقاله است؛ یعنی لینک به موسسه تحقیقات حجامت ایران که بزرگترین مرکز تحقیق در مورد حجامت در ایران است چیست!؟
چهارم علت حذف مطلب منبع دار نیست؟ (در حال حاضر وزارت بهداشت ایران سیاست حمایت و گسترش حجامت را به عنوان جزئی از طب سنتی و اسلامی ایران مورد نظر قرار داده است.[۱])
پنجم در ذیل عنوان «اهدای خون به عنوان جایگزینی بی خطر برای حجامت» چرا مخالفین حجامت را با ذکر مطلق عبارت پزشکان متخصص بیان می کنند!؟ آیا این ادعای بی دلیل نیست!؟ و ویرایش من در تبدیل این عبارت به بعضی پزشکان را حذف می کنند! یا به جای نوشتن متخصصان طب سنتی و اسلامی از عبارت متصدیان و صاحبان این مشاغل که کاملا جهتدار است استفاده شده است و ویراش بنده را هم حذف می کنند.
خودتان انصاف دهید که چه کسی دارد برخلاف قوانین ویکی پدیا رفتار می کند. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ سه‌شنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۲:۳۰)

استدلال عباس حاجی آخوندی

[ویرایش]

خوب است به این استدلال عباس حاجی آخوندی، مشاور وزیر بهداشت در امور طب سنتی و مکمل نیز توجه شود:

چرا عده‌ای از مسؤولان حتی در وزارت بهداشت با استناد به طب نوین انتقال خون معتقدند با وجود دستگاه‌ها و تجهیزات پیشرفته و استریل خونگیری، باید حجامت کنار گذاشته شود، اعلام ‌کرد:‌ 3 جواب می‌توان به این افراد داد، اول اینکه اگر با وجود طب نوین انتقال خون نیازی به حجامت نبود، لازم نبود انبیا‌ و اولیای دین این قدر بر حجامت تاکید کنند، می‌گفتند مردم بروید خون بدهید، دیگر این قدر بر تاریخ و اینکه چند ماه حجامت کنید و بر ثواب آن تاکید نمی‌کردند.تابناک
اُمیــــدگفتگو۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۳:۰۴ (ایران)۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)پاسخ
غیر از بحثهای تخصصی و فنی حجامت یک سوال ساده وجود دارد و آن هم این است که حداقل برای کسانی که به پیامبر اسلام و ائمه ایمان دارند وقتی با این همه تاکید بر حجامت و تعیین اوقات تاکید داشته اند بدون دلیل نمی توانیم به خاطر یک شباهت (خروج خون) حکم یکی را به دیگری انتقال دهیم! وقتی ما انواع حجامت برای نقاط مختلف بودن داریم با این همه شرایط در مورد زمان و محل حجامت و ... آیا تنها وجود یک وجه شباهت بین خونگیری عادی و حجامت برای یکی دانستن این دو عمل کافی است!؟
بله! اگر کسی مسلمان و مومن به پیامبر اسلام و ائمه نبود باید با زبان خودش که زبان آزمایشهای تجربی و استدلالهای عقلی است سخن گفت، ولی برای یک مسلمان که حجیت و اعتبار حرف پیامبر و ائمه را با دلایل محکم عقلی پذیرفته است اینچنین کارهای شایسته نیست. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ سه‌شنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۳:۱۰)
اینجا براساس دین افراد بحث نمی‌کنیم و این پیش‌فرض که با چند کاربر مسلمان بحث میکنید اشتباه است و لازم است استدلال‌های خود را تغییر دهید. ARASH PT  بحث  ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)پاسخ
البته منظور از درج خبر بالا توجه به دو نکته طب نوین انتقال خون و تأکید انبیا‌ و اولیای دین در آن عبارت بود که گویا از نظر به دور مانده است. اگر طب نوین انتقال خون و حجامت هر دو هم‌عصر پیامبر نیز بود؛ آن‌گاه رجحان یکی بر دیگری توسط ایشان ممکن عقلی می‌نمود. اما چنین که نیست. مگر این‌که متن ناچاراً تأویل و تفسیر شود...
و نیز بدون اینکه علم در این چند سال دچار تحولی عمیق؛ شده باشد شاهدیم که نظرات دمادم تغییر می‌کند. برای همین ادعا ازوزیر بهداشت کنونی این خبر را بخوانید.
اُمیــــدگفتگو۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۳:۵۲ (ایران)۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۳:۲۲ (UTC)پاسخ
امید جان، جواب من به جناب مقدس‌زاده بود. ارادتمند ARASH PT  بحث  ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۳:۲۴ (UTC)پاسخ
البته جناب عباس حاجی آخوندی هم فرد سرشناسی نیست که بخواهیم صحبت‌هایشان را ملاک قرار دهیم. ARASH PT  بحث  ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۳:۳۰ (UTC)پاسخ
@Arash.pt: جناب امید مطلبی را نقل کردند و بنده در پاسخ ایشان جوابی دادم! متوجه نمیشم فرمایش شما به جواب بنده به ایشان چه ربطی داشت! لطف کنید اگر در بحثی وارد می شود پیش فرض های بحث را هم رعایت کنید! برای بحث مقاله هم به بحث بالاتر مراجعه بفرمایید! محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ سه‌شنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۴:۰۱)
@Omid.koli: شما مطلبی را نقل کردید و بنده جوابی دادم ولی شما در جواب دومتان با عرض بنده ارتباط چندانی نداشت. یکی از مسلمات عقلی که در دین اسلام هم توصیه بسیار شده دوری از تمثیل منطقی است. یعنی اینکه دو کار را به خاطر شباهتی که دارند حکمشان را به هم منتقل کنیم. اهدای خون جز در مورد شباهت خروج خون چه شباهت دیگری با حجامت دارد که بخواهیم اینرا را جایگزین آن کنیم! پس جایگزین دانستن خونگیری با حجامت یک ادعای بی دلیل و صرفا بر اساس شباهت است که از نظر منطقی کاملا مردود است. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ سه‌شنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۴:۰۶)
آخر چگونه ممکن است پیامبر اسلام حجامت را به طب نوین انتقال خون رجحان داده باشد؛ هنگامی که طب نوین انتقال خون را ایشان اصلاً نمی‌شناخته است؟!اُمیــــدگفتگو۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۵:۵۲ (ایران)۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۲۲ (UTC)پاسخ
امید گرامی؛ اینکه طب نوین رجحان دارد یا انتقال خون، نیاز به دلیل جداگانه دارد که در کتب تخصصی طب سنتی و طب اسلامی روی آن بحث می‌شود که اجمالا خونگیری به شیوه انتقال خون را برای بدن (گیرنده و دهنده) مضر می‌دانند (البته نه ضرر کشنده) ولی به جهت ضرورت و امر مهمتر (نجات جان افرادی که نیاز ضروری به این خون دارند) تجویز می کنند.
عرض بنده هم در چند سطر گذشته که با شما صحبت کردم قیاس و رحجان یکی از اینها بر دیگری نبود! دقیقا برعکس! بنده عرضم این بود که وقتی دلیلی بر اشتراک حکم بین اینها وجود ندارد عقلا حق نداریم که حکمشان را مشترک بدانیم. این تمثیل منطقی است که تاکید بسیار زیادی هم از طرف دین بر باطل بودن و غلط بودن چنین کاری شده است ولی کار دین هم در این زمینه تاکید حکم بدیهی عقل است که تمثیل منطقی (یا به اصطلاح دینی قیاس) کاملا مردود است.
توضیح اینکه! چه چیزی باعث شده که شما انتقال خون را با حجامت مقایسه کنید و انتقال خون را برتر بدانید!؟ مگر یک شباهت که عبارت باشد از خروج خون. قدر مسلم اهدای خون به شیوه امروزی فقط در خروج خون از بدن شباهت دارند ولی آیا این شباهت ظاهری برای اشتراک حکم اینها و مقایسه و برتری دادن کافی است!؟
عرض بنده این است که اصلا و اساسا مقایسه این دو کار و رجحان یکی بر دیگری صرفا به دلیل شباهت خاص (خروج خون) پیش از اینکه از نظر دین محکوم باشد از نظر منطقی و عقلی محکوم است. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۳:۲۵)
یعنی استدلال عباس حاجی آخوندی، از اساس؛ اشتباه است که : اگر با وجود طب نوین انتقال خون نیازی به حجامت نبود، لازم نبود انبیا‌ و اولیای دین این قدر بر حجامت تاکید کنند. چرا که در مقام مقایسه برآمده.
اما سوای از صحت و سقم این استدلال، چنان‌که نوشتم، مفردات آن نیز هم‌خوانی ندارد.
اُمیــــدگفتگو۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۱۵ (ایران)۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۵ (UTC)پاسخ
فرمایش ایشان از این باب آورده شده که بیانگر نظر وزارت بهداشت است ولی بنده این نوع استدلال را قبول ندارم. برای هر ادعایی باید دلیلی محکم بیان کرد. قدر مسلم حجامت با شرایط و توصیه‌هایی که دارد یک عمل مستقل است و خونگیری عمل مستقل که به طور مستقل در طب سنتی و طب اسلامی بررسی می شود.
بنده نه استدلال آنها که خونگیری را تنها به خاطر شباهتشان در خروج خون از بدن برتر از حجامت می دانند قبول ندارم و همچنین استدلالهای اینچنینی را! محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۶:۴۶)
امید جان، توصیه میکنم وقت خود را تلف نکنید و با ایشان بحث نکنید که نتیجه‌ای ندارد. متاسفانه ایشان به بحث و اجماع عقیده‌ای ندارند و همچنان ویرایش‌ها و خنثی‌سازی‌های خود را ادامه می‌دهند. هر موقع ویرایش‌هایشان روی این مقاله را متوقف کردند و خواستند با اجماع کاربران تغییرات انجام شود، میتوان با ایشان بحث کرد. ARASH PT  بحث  ۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۳۸ (UTC)پاسخ
جناب آرش! این بحث ربطی به ویرایش‌های بنده ندارد. سوالی بود که جناب امید مطرح کردند و بنده هم پاسخ دادم و ... اگر می‌خواهید علت ویرایش‌های بنده را بدانید به بحث بالایی مراجعه کنید نه به بحثی که ربطی به ویرایش‌های بنده ندارد.
در ضمن مگر شما با اجماع تغییراتتان را به ویرایش بنده اعمال کردید که بنده با اجماع این کار را بکنم!؟ بنده بحثی از شما در مورد بند بند ویرایش‌هایتان نمی بینم!!؟ پس ابتدا خودتان عامل به مطلبی که می گویید باشید بعد به دیگران متذکر شوید. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۷:۲۹)

خون‌خوراکان

[ویرایش]

آخه خون‌خوراکان چه ربطی به حجامت داره!؟ اگر اینطوره پس باید در اهدای خون هم این الگو گذاشته شود. اگر زالودرمانی بود قابل قبول بود ولی آخه حجامت!!؟ محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۶:۴۰)

نظرات افراد مختلف (ولو متخصص یا صاحب منصب)

[ویرایش]

از نظر علمی، نظرات افراد (ولو متخصص و صاحب منصب) کمترین اعتبار را دارد. این که وزیر بهداشت، یا فلان محقق، یا رییس سازمان فلان چه گفته، ارزش علمی پایینی دارد. آن چه از نظر علمی ارزش دارد، مقاله‌های چاپ شده در نشریه‌های تخصصی دارای داوری همتا است. این مساله در ویکی‌پدیا:منابع معتبر هم ذکر شده‌است.

لذا خواهش می‌کنم که نسبت به کاهش نقل قول‌ها اقدام کنید و نیز یادکردهایی که به گفته‌های افراد اشاره می‌کنند (مثلا پیوند به روزنامه‌ها و نظایر آن) را کم کنید. به جای آن، مقاله‌های معتبر علمی که در این زمینه وجود دارد (و با گوگل کردن هم می‌توان پیدایشان کرد) را در مقاله به عنوان منبع استفاده کنید. مقالهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی در مورد حجامت چند منبع خوب دارد که برای این مقاله قابل استفاده هستند ▬ حجت/بحث۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۰۵ (UTC)پاسخ

لینک به گفته یکی از مسئولات وزارت بهداشت بود که برای بیان نظر وزارت بهداشت نقل قول شد. اگر اینچنین است باید کلا نقل قول از باقی افراد هم حذف شود! اگر موافق هستید شروع به حذف تمام نقل قولها کنیم.
در ضمن بحث حذف لینک به موسسه تحقیقات حجامت و نیز ضمیمه الگوی خون‌خوراکان به این مقاله و جای دهی حجامت در الگوی خون‌خوراکان و نیز لحن مقاله (مواردی که در صفحه شخصی‌تان هم اشاره کرده‌ام) را هم اگر لطف کنید و بررسی کنید ممنون و متشکر خواهم شد. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۷:۴۵)


مطالب بدون منبع معتبر حذف شدند--Abandad (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)پاسخ

جناب آبانداد! شما به طور یک جا و فله‌ای بسیاری از مطالب منبع دار و بی منبع را حذف کردید ولی به هر حال به خاطر اینکه تذکر جناب حجت در پاک کردن نقل قولها از نظر من هم صحیح است ویرایش شما را می پسندم ولی سعی کنید در حد قوانین رفتار کنید. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۸:۴۶)
همین چند دقیقه پیش که جوابتونو دادم. دوباره همون پیامو کپی‌ کردید که. من از آقای حجّت می‌خوام تا ویرایش من رو نگاه کنن و نظر بدن. اگر گفتن اشتباهه من دیگه تواین این صفحه ویرایش نمیکنم.--Abandad (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)پاسخ
وقتی جواب یکی است می توان همان را در جای دیگر کپی کرد بدون اینکه نیاز به تایپ مطالب متفاوت باشد.
عرض کردم که بنده کلا با حذف نقل قول‌ها به خاطر اینکه نظر جناب حجت را صحیح می دانم موافق بودم ولی شما نقل قول از خبرگزاری فارس که نظر یک مقام وازارت بهداشت را نقل کرده بود یا نقل قول از موسسه حجامت که معتبرترین جا برای نقل قول از یک نهاد سایت رسمی آن است حذف نکردید بلکه به قول جناب آرش به طور یک جا و فله‌ای حذف کردید.
باز هم عرض می کنم بنده کلا با حذف نقل قول‌ها به خاطر اینکه نظر جناب حجت را صحیح می دانم موافق بودم ولی شما هم سعی کنید در حد قوانین رفتار کنید. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۱۹:۴۸)
فارس که معتبر نیست. موسسه حجامت هم که خودش منبع خودش است (منبع دست اول)--Abandad (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۹ (UTC)پاسخ

@محسن مقدس زاده: ی بزرگوار؛ چرا یک نوشتار بی‌طرفانه پیرامون حجامت در زیرصفحه کاربری‌تان انشا نمی‌کنید تا کاربران را متنبه سازید؟ فکر می‌کنم بدین ترتیب امکان مقایسه برای کاربران فراهم می‌آید. با احتراماُمیــــدگفتگو۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۲۱ (ایران)۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)پاسخ

متوجه فرمایش شما نشدم! به هر حال مدیران ارشد و با سابقه طولانی در ویکی پدیا بهتر با این مفاهیم (بی طرفی و عدم ادعای حقیقت و عدم داوری و ...) آشنا هستند. محسن مقدس زاده ۩ گفتگو ۩ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت IRDT) ۲۰:۲۵)

همچنین دکتر محمود خدادوست - مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت به انجام کارهای علمی و تحقیقاتی متعدد و پایان نامه های مربوط به موضوع حجامت و فصد در کشور اشاره کرده و عنوان می کند: وزارت بهداشت در راستای آکادمیک کردن طب سنتی اقدام به راه اندازی ۳۲ کلینیک و سلامتکده طب سنتی در کشور کرده است.

وی در خصوص موسسه حجامت ایران، گفت: این پرونده در مرجع قضائی در حال رسیدگی است و فضاسازی در فضای مجازی و خبری به صلاح نیست زیرا هم مردم را به اشتباه می اندازد و هم خطرآفرین است.

مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت ضمن تاکید لزوم رعایت قانون در کشور، اظهار داشت: دانشگاه ارمنستان به صورت غیر قانونی ایجاد شده بود و رسانه ها باید قبل از مطرح کردن موضوعی که ممکن است برای کشور تبعاتی به همراه داشته باشد، از مراجع قانونی اطلاع کسب کنند چون برخی از فرزندان ایرانی در این دانشگاه غیرقانونی سالانه میلیون ها تومان هزینه می کنند.

خدادوست با بیان اینکه از نظر مقام معظم رهبری، ملاک امور، قانون و مقررات کشور است، اضافه کرد: در سیاست های کلی سلامت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، نظارت وظیفه وزارت بهداشت است و وقتی وزارت بهداشت اقدام به بستن موسسه حجامت ایران کرده است، یعنی به وظیفه خود عمل کرده است و در مجوز این موسسه ذکر شده که چه کسی برای چه مدتی و برای چه کاری اجازه فعالیت دارد.

وی تاکید کرد: خط قرمز ما قانون است اما اگر فردی با قانون مشکلی دارد، بحث متفاوتی است و فصل الخطاب امور، احکام و مراجع قضایی است.

مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت با اشاره به رابطه دوستی خود با مسئول موسسه حجامت ایران، گفت: سالها پیش به ایشان گفتم که زمانی طب سنتی به صورت منطقی و آکادمیک توسعه می یابد که بتوانیم صرف نظر از قوانین و مقررات مناسب کشور، پزشکان را با خودمان همراه کنیم که در غیر این صورت، مردم آسیب می بینند.

خدادوست یادآور شد: موافقم که شاید سرعت توسعه طب سنتی در کشور زیاد نباشد اما برای وزارت بهداشت مهم است که با سلامت و جیب مردم بازی نشود و منافع عده ای فرصت طلب و سودجو تامین نشود.

46.209.25.132۲۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۰ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (اکتبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۶ پیوند خارجی موجود در حجامت را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال)۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)پاسخ